شرط احتساب کار در شرکتهای خصوصی برای سابقه خدمت دولتی

خدمت تمام وقت در شرکت های دولتی یا سازمان‌های وابسته به دولت شرط سابقه خدمت دولتی بوده و سابقه مأموریت کارمند شرکت خصوصی در سازمان دولتی را نمی توان به عنوان سابقه خدمت دولتی منظور نمود.

وکیل تخصصی اداری،وکیل متخصص امور اداری،وکیل متخصص تبدیل وضعیت،نمونه رای تبدیل وضعیت
در زیر یک نمونه از آرای شعب دیوان عدالت اداری در این خصوص تقدیم می گردد 
دادنامه : ۹۳۰۹۹۷۰۹۰۵۶۰۰۹۱۸ مورخ ۱۳۹۳/۷/۲۶ 
رای بدوی 
با عنایت به محتویات پرونده و اظهارات شاکی به شرح دادخواست مبنی بر الزام به درج چهارسال و پنج ماه سابقه خدمتی در حکم کارگزینی و مفاد لایحه دفاعیه طرف شکایت و ضمن بررسی دلایل و مدارک ابرازی از ناحیه طرفین نظر به اینکه مطابق مفاد ماده ۱۵۱ از قانون استخدام کشوری سنوات خدمتی کارکنانی که به صورت تمام وقت در شرکت های دولتی یا سازمانهای وابسته به دولت مشغول به کار بوده اند قابل محاسبه جهت اعمال سنوات خدمت دولتی منظور خواهد شد و با توجه به این مطلب که خود شاکی در دادخواست تقدیمی و همچنین طبق مفاد نامه شماره... مورخ... مدیر کل امور اداری وزارت صنعت معدن و تجارت شرکت محل خدمت خواهان در سال‌های ۷۳ لغایت ۷۷ جزو شرکت های غیر دولتی بوده بنا به مراتب فوق شکایت غیر وارد تشخیص و مستندا به مفهوم مخالف
ماده ۱۰ از قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری حکم به رد شکایت صادر می گردد رای صادره وفق ماده ۶۵ از قانون مذکور در فوق ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در شعب تجدید نظر دیوان می باشد.
رئیس شعبه ۲۷ دیوان عدالت اداری آزادی 

 رای تجدید نظر 
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ع.الف.ب فرزند ح  نسبت به دادنامه شماره ۱۶۱۱_ ۹۲/۸/۵ صادره از شعبه ۲۷ بدوی دیوان عدالت اداری نظر به اینکه تجدیدنظرخواه ایراد و اعتراض مدلل و مستندی که زمینه نقض رای یاد شده را فراهم نماید ارائه نکرده است و رای مذکور مطابق مقررات اصدار یافته است و با توجه به توضیحات شاکی در دادخواست اولیه در پرونده بدوی تصریح نموده است به اینکه از تاریخ...تا تاریخ ... به ناچار با شرکت‌های تامینی نیروی انسانی اداره کل مذکور قرارداد منعقد نموده که از مدت مذکور جمعاً چهار سال و پنج ماه در حکم استخدامی درج نشده است و با عنایت به اینکه ماموریت از شرکت خصوصی به وزارت معادن و فلزات بوده است لذا مستندا به ماده ۱۵۱ قانون استخدامی کشوری و ماده ۷۱ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری ضمن رد تجدیدنظرخواهی رای معترض عنه عیناً تایید می گردد رای صادره قطعی است.
رئیس شعبه ۱ تجدید نظر دیوان عدالت اداری مستشار شعبه فرجی مولابیگی.

این مطلب را هم بخوانید : تاثیر سوابق غیر دولتی در حقوق بازنشستگی
کریمی وکیل دعاوی دیوان عدالت اداری دعاوی شهرداری و ملکی -۰۹۱۹۴۵۰۴۰۷۹

اعتراض مجدد به رای کمیسیونهای دولتی بعد از رد شکایت در دیوان عدالت

ممکن است شاکی دادخواست خود را در مهلت مقرر به دیوان عدالت اداری تقدیم کرده باشد لیکن به دلیل نقص در دادخواست یا عدم رعایت مقررات شکلی قرار رد دفتر یا قرار رد دادخواست نسبت به شکایت شاکی صادر شود آیا تقدیم دادخواست مجدد قابل پذیرش خواهد بود؟ 
برای پاسخ به سوال فوق می توان موضوع را به تفکیک به شرح ذیل تبیین نمود:
ممکن است شاکی دادخواست خود را در اولین روزهای مهلت سه ماهه یا شش ماهه حسب مورد مطرح نموده باشد و علیرغم صدور قرار رد دادخواست و ابلاغ آن هنوز مهلت مقرر قانونی وی جهت اعتراض به اتمام نرسیده باشد در این صورت بدیهی است که بلاشک شاکی حق تجدید دادخواست خود را دارد و دیوان مکلف به پذیرش شکایت می باشد زیرا دادخواست دوم نیز در مهلت مقرره قانونی تقدیم شده است.
ممکن است تقدیم دادخواست اولیه در مهلت بوده باشد ولی ابلاغ قرار رد دادخواست در خارج از مهلت مقرره قانونی صورت گرفته باشد آیا در این صورت تقدیم دادخواست اولیه قاطع مرور زمان خواهد بود یا نه؟ از قسمت ذیل
ماده ۲۷ قانون ت.و.آ.د.د.ع.ا که مقرر داشته چنانچه طرح دعوای مجدد مستلزم رعایت زمان مشخص باشد از زمان اطلاع محاسبه می شود استنباط می گردد که تقدیم دادخواست اولیه قاطع مرور زمان بوده و با صدور قرار رد و ابلاغ آن مجدداً مرور زمان نسبت به باقیمانده مهلت از تاریخ اطلاع شاکی از صدور قرار رد شروع می شود  به عنوان مثال اگر شاکی بعد از یک ماه از تاریخ ابلاغ رای مرجع شعبه قضایی دادخواست خود را تقدیم نموده باشد ولی دادخواست وی مواجهه با قرار رد گردیده و بعد از سه ماه قرار صادره به وی ابلاغ شده نامبرده از تاریخ ابلاغ یا اطلاع از قرار رد به مدت دو ماه حق اعتراض مجدد خواهد داشت. هر چند این حکم در ذیل ماده ۲۷ که راجع به صدور قرار رد فوری دفتر به دلیل عدم ذکر مشخصات و اقامتگاه شاکی ذکر شده است لیکن چون تفاوتی در مورد صدور قرار رد دفتری به لحاظ عدم ذکر مشخصات شاکی با صدور قرار رد به دلیل عدم رعایت سایر شرایط دادخواست وجود ندارد به نظر میرسد حکم مذکور در خصوص سایر موارد قرار رد دادخواست یا دعوی نیز قابل استناد باشد و تقدیم دادخواست موجب قطع جریان مرور زمان شده و با صدور ابلاغ قرار دارد مجددا این مهلت نسبت به باقی مانده مهلت جریان پیدا می کند. برگرفته از صلاحیت و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری غلامرضا مولابیگی.

این مطلب کاربردی را هم بخوانید : رفع ابهام از حکم دیوان عدالت اداری در مرحله اجراء

تاثیر عدم حضور نماینده سازمان دولتی در پرونده دیوان عدالت اداری

در صورتی که طرف شکایت شخص حقیقی یا نماینده شخص حقوقی بوده و پس از احضار بدون عذر موجه از حضور خودداری کند شعبه رسیدگی کننده حق جلب یا صدور حکم به انفصال از خدمات دولتی به مدت یک ماه تا یک سال را خواهد داشت.شکایت در دیوان عدالت،مقررات شکایت در دیوان،وکیل دیوان عدالت نوشهر

اجرای این تبصره در عمل بدین گونه خواهد بود که در مواردی که از مامورین دولتی شکایت شده و یا طرف شکایت  واحد دولتی بوده و اخذ توضیح از طرف شکایت ضروری تشخیص داده می شود و مامور دولتی یا نماینده حقوقی طرف شکایت جهت اخذ توضیح دعوت می شود و اداره طرف شکایت مبادرت به تعیین نماینده حقوقی می نماید ولی شخص مامور دولتی طرف شکایت یا نماینده حقوقی از حضور در شعبه خودداری می نماید و هیچ عذر موجهی نیز ارائه نمی نماید در این صورت شعبه مبادرت به جلب نماینده حقوقی با مامور دولتی و یا صدور حکم به انفصال خواهد کرد.برگرفته از صلاحیت و آئین دادرسی دیوان عدالت اداری-غلامرضا مولابیگی

این مطلب کاربردی را هم از دست ندهید : تکلیف شعب دیوان عدالت اداری در تبعیت از رای شعبه دیگر در صدور رای

مهلت اعتراض به رای بدوی دیوان عدالت اداری

مقررات رسیدگی در شعب تجدید نظر دیوان عدالت اداری
طبق ماده ۶۵ قانون دیوان  کلیه آراء شعب بدوی به درخواست یکی از طرفین یا وکیل یا قائم مقام و یا نماینده قانونی آنها قابل تجدیدنظرخواهی در شعب تجدیدنظر است مهلت تجدیدنظرخواهی برای اشخاص مقیم ایران ۲۰ روز و برای اشخاص مقیم خارج از ایران دو ماه از تاریخ ابلاغ است و بر اساس ماده ۶۶ همین قانون شرط اول تجدیدنظر خواهی در دیوان عدالت اداری دادخواست به آن به وسیله برگ های مخصوصی است که فرم و شکل یکنواختی دارد و به این منظور تهیه شده و شرایط دادخواست تجدیدنظر تقریبا همان است که در مرحله بدوی توضیح داده شد برای تجدیدنظرخواهی دو شرط لازم است :وکیل دیوان عدالت سنندج

اول : تجدیدنظرخواه در دادرسی نخستین شرکت داشته باشد.
دوم : از رای صادره متضرر باشد.


دادخواست تجدیدنظرخواهی به دفتر شعبه صادرکننده رای تسلیم می‌شود یا دبیرخانه دیوان یا دفاتر اداری دیوان که حق انتخاب با تجدید نظر خواه است و تاریخ تسلیم دادخواست ابتدای درخواست تجدیدنظرخواهی محسوب می‌شود و یا اخذ دادخواست تجدید نظر و ثبت آن در دفتر شعبه صادر کننده رای یا دفتر اداری دیوان یا دبیرخانه دیوان بلافاصله و اعطا رسید به تجدیدنظر مبنی‌بر وصول دادخواست موظف است دادخواست را به حوزه ریاست دیوان ارسال تا رئیس دیوان یا مقام ماذون از قبل وی که دارای اختیار ارجاع است دادخواست را به یکی از شعب جهت تجدید نظر جهت رسیدگی ارجاع نمایند و به تجویز ماده ۶۷ قانون دیوان تجدیدنظرخواه بایستی روی برگ مخصوص دادخواست تجدید نظر قید کند از کدام حکم یا قرار درخواست تجدید نظر خواهی می‌شود و آن رای از کدام شعبه بدوی دیوان صادر گردیده است و در چه تاریخی ابلاغ شده و چه اعتراضات پژوهشی نسبت به آن وجود دارد در صورتی که تجدیدنظر خواه به اسناد جدیدی استناد نماید باید علاوه بر رعایت مواد ۲۵ تا ۱۲۳ این قانون رونوشت این اسناد را نیز پیوست نماید و به دستور ماده ۶۸ با تقدیم دادخواست تجدید نظر به شعبه صادرکننده رای یا دبیرخانه دیوان یا دفتر اداری دیوان و ارجاع دادخواست به یکی از شعب تجدیدنظر توسط رئیس دیوان و ثبت دادخواست تجدید نظر در دفتر شعبه تکالیف مدیر دفتر شعبه تجدیدنظر به موجب این ماده به شرح زیر است: 
اگر مشخصات تجدید نظر خواه در دادخواست معین نشده و معلوم نباشد دادخواست دهنده کیست یا محل اقامت او کجا است با لحاظ انقضای مهلت تجدیدنظرخواهی مدیر دفتر شعبه تجدیدنظر موظف است دادخواست را با صدور قرار رد دادخواست بلا اثر نماید و بدیهی است چنانچه تجدیدنظرخواه قبل از انقضای مدت تجدیدنظرخواهی دادخواست خود را تکمیل نماید صدور قرار رد دادخواست فاقد وجاهت است.
در حالتی که دادخواست ناقص تقدیم شده باشد مدیر دفتر شعبه تجدیدنظر ملزم است با رعایت جهات مقرر در ماده ۲۸ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری در دو روز از تاریخ ارجاع دادخواست توسط رئیس دیوان به شعبه تجدید نظر نقض یا نقایص را به طور تفصیل به دادخواست دهنده کتبا اطلاع داده و از روز ابلاغ تجدیدنظرخواه ۱۰ روز فرصت دارد که نقض یا نقایص را رفع کند و در صورتی که در ظرف این مدت دادخواست تکمیل نشود مدیر دفتر قرار رد دادخواست صادر می نماید و این قرار ظرف ده روز قابل شکایت در شعبه تجدیدنظر است و رای شعبه تجدیدنظر در این مورد قطعی در وضعیتی که دادخواست خارج از مهلت تقدیم شده باشد مدیر دفتر حقوق صدور قرار رد دادخواست تجدیدنظرخواه را ندارد بلکه وظیفه دارد دادخواستی که خارج از مهلت قانونی داده شده ولو اینکه ناقص هم باشد به نظر ریاست شعبه تجدیدنظر رسانده تا شعبه تا تشکیل جلسه رسمی با رعایت نصاب مقرر در ماده ۳ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان با توجه به تاریخ تقدیم دادخواست نسبت به صدور قرار رد دادخواست اقدام نماید.برگرفته از نحوه نظارت دیوان عدالت اداری نسبت به آرا مراجع اداری اختصاصی -محمدرضا دلاوری.

این مطلب کاربردی را هم بخوانید : موارد نقض تصمیم یا رای مرجع اختصاصی اداری

تکلیف شعب دیوان عدالت اداری در تبعیت از رای شعبه دیگر در صدور رای

بدیهی است بین رای قضایی و البته رویه قضایی که منبعث از رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری در قالب رای وحدت رویه تفاوت وجود دارد.وکیل دیوان عدالت بهبهان،وکیل دیوان عدالت نائین،وکیل دیوان عدالت الشتر

شعب دیوان عدالت اداری تکلیفی به تبعیت از رای قضایی که مختص یک پرونده بوده و توسط یک شعبه در موضوع خاص صادر شده ندارد زیرا که هر شعبه در موضوع هر پرونده به طور خاص و مستقل رسیدگی نموده و تصمیم گیری می نماید بنابراین در صورتیکه در موضوع واحد و با استناد به یک قانون واحد در شعب دیوان عدالت اداری تصمیمات متفاوت و بعضاً متغیر صادر و در نهایت آراء دارای تهافت باشند در این صورت می بایست به استناد ماده 89 قانون آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۹۲ تقاضای صدور رای وحدت رویه را در هیات عمومی دیوان عدالت اداری نمود در این صورت بر اساس این قانون قضات پس از تصمیم گیری رای شعبه ای که صحیحا صادر شده را ملاک عمل قرار داده و من بعد در آن موضوع شعب دیوان عدالت اداری مکلف به صدور رای به نحوی که در رای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عدالت اداری آمده می‌باشند البته ناگفته نماند که در صورتی که پرونده‌ هائی با موضوع واحد اما توسط شکات مختلف در شعبات مختلفی مطرح باشند و در برخی شعب رای صادر و حتی آراء  مشابه باشد میتوان آنها را مستند صدور رای در شعبی که همچنان رای صادر نشده قرار داد تا از این طریق قاضی متولی به رسیدگی پرونده ای که همچنان مفتوح است به رویه سایر قضات در این موضوع آگاهی یابد بنابراین با این وصف همچنان این قاضی تکلیفی به صدور رای همانند قضاتی که در این موضوع آراء مشابهی را صادر نموده اما رای ما وحدت رویه در آن وجود ندارد نداشته و می تواند بر خلاف نظر سایر قضات مستقلاً رای متفاوتی صادر نماید.

ماده 90- هرگاه در موضوع واحد حداقل پنج رأي مشابه از دو یا چند شعبه ديوان صادر شده‌ باشد، رئيس ديوان می‌تواند موضوع را در هيأت عمومي مطرح و تقاضای تسری آن را نسبت به موضوعات مشابه نماید. در صورتي كه هيأت عمومي آراء صادر شده را صحيح تشخيص دهد، آن را براي ايجاد رويه تصويب مي‌نمايد. اين رأي براي سایر شعب ديوان، ادارات و اشخاص حقيقي و حقوقي مربوط لازم‌الاتباع است.

تبصره- پس از صدور رأي ایجاد رويه، رسيدگي به شكايات موضوع اين ماده در شعب ديوان به صورت خارج از نوبت و بدون نياز به ارسال نسخه‌ای از دادخواست و ضمائم آن برای طرف شکایت، انجام مي‌گيرد.

ماده 91- طرح آراء قبلی هیأت عمومی برای رسیدگی مجدد در هیأت عمومی، در موارد ادعای اشتباه یا مغایرت با قانون یا تعارض با یکدیگر، مستلزم اعلام اشتباه از سوی رئیس قوه قضائیه یا رئیس دیوان یا تقاضای کتبی و مستدل بیست نفر از قضات دیوان است.

خواندن این مطلب را از دست ندهید : نحوه طرح دادخواست تجدید نظر در دیوان عدالت اداری