مطالبه حق الوکاله وکیل در پرونده دیوان عدالت از طرف شکایت

برابر مواد 515 به بعد قانون آیین دادرسی مدنی خسارات دادرسی مشتمل بر هزینه های دادرسی و حق الوکاله وکیل می باشد در محاکم حقوقی این خسارات با دادخواست  قابل رسیدگی و صدور حکم و در نهایت در مرحله اجرا قابل وصول خواهد بود.

خسارات دادرسی مجموعه هزینه‌هایی است که خواهان دعوی مصرف می نماید تا بتواند دعوی خود را علیه طرف شکایت در مراجع قضایی مطرح نموده و این خسارات ناشی از امتناع طرف شکایت از برآوردن حقوق خواهان دعوی می باشد.

برابر تبصره 3 ماده 10 قانون دیوان عدالت اداری مرجع تصدیق خسارت علیه سازمانهای دولتی در دیوان عدالت اداری می باشد بنابراین شرط مطالبه خسارت  از طرف شکایت دولتی:

اول تصدیق خسارت در دیوان عدالت اداری.

دوم  تقاضای طرح دادخواست در محاکم حقوقی و مطالبه آن و ارجاع موضوع به کارشناس جهت تعیین میزان خسارت می باشد .

بنابراین دیوان عدالت اداری وظیفه  انجام مقدمه مطالبه خسارت از طرف شکایت یعنی تصدیق خسارت را بر عهده دارد در موضوع حاضر نیز حق الوکاله وکیل و هزینه دادرسی و هزینه کارشناسی ازجمله خسارات دادرسی محسوب می گردد که به واسطه طرح دعوا و استنکاف طرف شکایت از انجام تکالیف مقرر به خواهان یا شاکی پرونده تحمیل شده است بنابراین چنانچه شخصی اقدام به طرح دعوی در دیوان عدالت نموده و از خدمات وکیل نیز بهره جسته و طبع آن جهت طرح این دعوی هزینه دادرسی نیز پرداخت نماید در صورتی که تمایل به استرداد حق الوکاله و هزینه دادرسی مصروفه را در این دعوا داشته باشد به شرح فوق الذکر دیوان عدالت اداری خسارت را تصدیق و در نهایت در محاکم حقوقی قابل مطالبه می باشد اما برابر نمونه رای ذیل الذکر صادره از یکی از شعب دیوان عدالت اداری رسیدگی به خواسته صدور حکم به پرداخت هزینه های دادرسی و خسارات وارده و حق الوکاله امری حقوقی دانسته شده و قابل طرح در محاکم عمومی دادگستری بوده و خارج از صلاحیت دیوان عدالت اداری فرض شده است که به نظر می رسد با توجه به به مراتب فوق الذکر از مصادیق امکان صدور حکم به تصدیق خسارت و در نتیجه مطالبه در محاکم حقوقی بوده لیکن نظر قضات دیوان عدالت اداری بر خلاف مدار این استدلال است.

شماره دادنامه : 92099709553000678 مورخ :1392/03/06

رای دیوان

با صرف نظر از این که دادگاه بدوی در بدو امر خود را صالح به رسیدگی دانسته و نهایتا حکم مقتضی را صادر نموده است و با قطع نظر از اینکه مودی رای کمیسیون ماده ۷۷ قانون شهرداری در آن قید نگردیده است مع الوصف اولا -خواسته شاکی مبنی بر صدور حکم به پرداخت هزینه های دادرسی و خسارات وارده و حق الوکاله امری حقوقی و قابل طرح در محاکم عمومی دادگستری بوده و خارج از مصادیق ماده ۱۳ قانون دیوان عدالت اداری است ثانیاً-شاکی خواهان بانک ملی است که دولتی میباشد و در دیوان طرف شکایت واقع می گردد و نمی‌توانند طرح دعوی به طرفیت شهرداری اقامه نماید علی هذا موضوع در صلاحیت رسیدگی محاکم عمومی دادگستری ترجیحا شعبه ۶۱ دادگاه تجدید نظر استان تهران تشخیص و با نفی صلاحیت از خود مقرر می نماید دفتر پس از کسب نظریه مشاوران موضوع ماده ۴۶ قانون دیوان عدالت اداری و پس از تشکیل بدل مفید و صفحه شماری و به علت حدوث اختلاف در صلاحیت پرونده به دیوان عالی کشور ارسال گردد.

رئیس شعبه ۳۰ دیوان عدالت اداری-مستشار شعبه -محمدی-شریفی

این نمونه رای را در خصوص تصدیق خسارت در دیوان عدالت اداری را از دست ندهید : نمونه رای تصدیق خسارت در دیوان عدالت اداری

شکایت از شهرداری برای تملک رایگان بابت عقب نشینی ملک

اعتراض به تملک رایگان بابت عقب نشینی

بعضاً شهرداری ها برای توسعه یا اصلاح یا احداث خیابان میدان و گذر و رعایت حریم انها و سایر حریم ها اقدام به تملک رایگان املاک اشخاص بابت عقب نشینی می نمایند که این امر مورد اعتراض مالکین واقع و منجر به اقامه دعوی در دیوان عدالت اداری می گردد.


که رویه قضایی دیوان عدالت اداری در قبال دعاوی مذکور به شرح ذیل است: 
الف چنانچه مالک خواستار صدور پروانه احداث بنا از شهرداری یا نوسازی ساختمان شده باشد از آن جایی که شهرداری ملزم است در حین صدور پروانه برابر ضوابط طرح های جامع و هادی و تفصیلی شهرها مقدار عقب نشینی پلاک را از هر سمتی از سمت های چهارگانه شمال جنوب غرب و شرق در پروانه قید نماید و با عقب‌نشینی و رها شدن و انتزاع زمین از پلاک های هر سمت و تبدیل عملی آن به معبر عمومی و اجرای مفاد ماده ۴۵ آیین نامه قانون ثبت و اصلاح اسناد مربوطه کسر قسمت های رها شده از اسناد مالکیت افراد رها کننده از آنان سلب و به تجویز
تبصره ۶ ماده ۹۶ قانون شهرداری به مالکیت شهرداری در می آید و مضافا به اینکه به موجب تبصره ۶ ماده ۱۰۰ قانون شهرداری ها رعایت برهای اصلاحی و عقب‌نشینی به میزان مصوب آگهی شده برای هر احداث کننده ساختمان به عنوان یک تکلیف مطرح شده است نه به عنوان یک حکم و بر همین اساس مالکین موظف هستند در هنگام احداث بنا یا نوسازی مطابق مفاد پروانه ساختمان و طرح‌های مصوب شهری به این تکلیف قانونی عمل نمایند و بابت این تکلیف قانونی وجهی بابت عقب نشینی پرداخت نمی شود و چنانچه مالک مرتکب تخلف عدم رعایت عقب نشینی شود در قالب تخلف از اصول شهرسازی فنی و بهداشتی باید در کمیسیون ماده ۱۰۰ شهرداری تحت عنوان تخلف از اصول شهرسازی مورد رسیدگی قرار گیرد.
ب) با توجه به مالکیت شهرداری بر معابر مطابق تبصره ۶ ماده ۹۶ قانون شهرداری و مجاز نبودن تصرف در املاک دیگری بدون اذن مالک فردی که به فضای معابر تجاوز نماید علاوه بر آن جنبه کیفری مطابق ماده ۶۹۰ قانون مجازات اسلامی از بابت مسئولیت مدنی نیز باید اجرت المثل ایام تصرف را تحت عنوان منافع تفویت شده به شهرداری پرداخت و رفع تجاوز زمین با رای مرجع قضایی یا رای کمیسیون ماده ۱۰۰ شهرداری به عمل آید.
ج) چنانچه مالک بر خلاف تبصره ۶ ذیل ماده ۱۰۰ قانون شهرداری و بدون رعایت طرح‌های مصوب و رعایت بر های اصلاحی و بدون رعایت اصول شهرسازی اقدام به احداث اعیانی نماید بدون اینکه رعایت عقب نشینی قانونی را نماید اقدام وی به لحاظ مغایرت با اصول و ضوابط شهرسازی مشمول تبصره ۱ ماده ۱۰۰ قانون شهرداری بوده و شهرداری مجاز نیست با این استدلال که تخریب بنا از نظر اقتصادی به سرمایه ملی و هم به سرمایه شخصی خسارت وارد می نماید بخشی از ملک را تملک نموده و یا با اخذ عوارض از مالک تخلف را ابقا و یا تثبیت نماید چنین توافقی علاوه بر اینکه مخالف نظم عمومی و قواعد آمره بوده به لحاظ تخالف و تغایر با قانون برابر ماده ۱۰ قانون مدنی نافذ نمی باشد.
د) الزام به عقب نشینی ناشی از اجرای طرحهای عمومی یا عمرانی بدون پرداخت ثمن ملک مورد تملک یا غرامت و منوط نمودن صدور جواز ساخت به رعایت عقب‌نشینی مطابق طرح عمومی و عمرانی جایز نبوده و مغایر قواعد لاضرر و تسلیت و قانون اصول ۴ و ۲۲ قانون اساسی و مواد ۳۰ و ۳۱ و ۳۰۳ و ۳۰۸ و ۳۱۱ و ۳۱۵ و ۳۲۷ و ۳۳۱ قانون مدنی و مقررات ماده واحده قانون تعیین وضعیت املاک واقع در طرحهای دولتی و شهرداری ها مصوب ۱۳۶۷ با اصلاحات بعدی و آرای وحدت رویه شماره ۱۷۲_۱۷۳مورخ ۸۱/۵/۲۷و ۱۴۹۱ مورخ ۸۶/۱۲/۱۴ و ۱۴۴۰ مورخ ۸۶/۱۲/۷و ۱۳۳ مورخ ۹۰/۳/۳۰ و ۱۴۷مورخ ۹۲/۲/۳۰و ۲۱۰ مورخ ۹۲/۲/۲۷و ۴۵۴ مورخ ۹۲/۷/۱۵و رای شماره ۱۲۳۲_۹۴/۱۱/۶ هیات عمومی دیوان عدالت اداری بوده و شهرداری ها مکلفند با رعایت قانون نحوه تقویم ابنیه املاک و اراضی مورد نیاز شهرداری ها مصوب ۱۳۷۰ و قانون تعیین وضعیت املاک واقع در هر دولتی و شهرداری مصوب ۱۳۶۷ با اصلاحیه های بعدی در صورت تحقق و اجتماع شرایط قانونی لازم  نسبت به تملک اراضی و املاک واقع در طرحهای دولتی و شهرداریها با واگذاری زمین معوض و با پرداخت بها روز ملک فارغ از میزان مساحت واقع در طرح اقدام نمایند. برگرفته از رویه قضایی شعب دیوان عدالت اداری در رسیدگی به برخی دعاوی مرتبط با شهرداری محمدرضا دلاوری محمد حسین دلاوری

این نمونه رای را هم از دست ندهید مقررات مربوط به برهای اصلاحی در پروانه ساختمان شهرداری

قوانین و مقررات مربوط به عوارض شهرداری

قانون حاکم بر عوارض 
قوانین حاکم بر وضع و دریافت عوارض گوناگون است برخی از آنها نسخ ضمنی و بی اعتبار شده اند بند ۱۶ ماده ۵۵ و ماده ۷۴ قانون شهرداری ها مصوب ۱۳۳۴بند ۱ ماده ۲۹ و ماده ۳۰ آیین نامه مالی شهرداری ها مصوب ۱۳۴۶ بند ۱ ماده ۳۵ قانون تشکیلات شوراهای اسلامی کشور مصوب ۱۳۶۱ قانون الحاق یک تبصره به ماده ۵۳ قانون تشکیلات شوراهای اسلامی کشور مصوب ۱۳۶۱ قانون الحاق یک تبصره به ماده ۵۳ قانون تشکیلات شوراهای اسلامی کشور الحاقی ۱۳۶۴ بند الف ماده ۴۳ قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین مصوب ۱۳۶۹ بند ۱۶ ماده ۷۱ قانون تشکیلات و وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران مصوب ۱۳۷۵ قانون اصلاح موادی از قانون برنامه توسعه سوم اقتصادی اجتماعی و فرهنگی و چگونگی برقراری و وصول عوارض و سایر وجوه از تولید کنندگان کالا ارایه دهندگان خدمات و کالاهای وارداتی مصوب ۱۳۸۱ و تبصره ۱ ماده ۵۰ قانون مالیات بر ارزش افزوده مصوب ۱۳۸۷ مجلس شورای اسلامی .
ماده ۵۲ قانون بیان شده که به دفعات مورد استناد دادرسان دیوان عدالت اداری قرار گرفته است بیان می دارد .
از تاریخ لازم الاجرا شدن این قانون، قانون اصلاح موادی از قانون برنامه توسعه سوم اقتصادی اجتماعی و فرهنگی و چگونگی برقراری و وصول عوارض و سایر وجوه از تولید کنندگان کالا ارایه دهندگان خدمات و کالاهای وارداتی مصوب ۱۳۸۱ و اصلاحیه بعدی آن و سایر قوانین و مقررات خاص و عام مغایر مربوط به دریافت هر گونه مالیات غیر مستقیم و عوارض بر واردات و تولید کالا و ارائه خدمات لغو گردیده و برقراری و دریافت هر گونه مالیات غیر مستقیم و عوارض دیگر از تولید کنندگان و وارد کنندگان کالا و ارائه دهندگان خدمات ممنوع می باشد حکم این ماده شامل قوانین و مقررات مغایری که شمول قوانین و مقررات عمومی بر آنها مستلزم ذکر نام یا تصریح نام است نیز می باشد . برگرفته از شهر در پرتو رویه قضایی دکتر غلامرضا کامیار

برای مطالعه تفاوت عوارض با بهای خدمات اینجا را کلیک نمائید.

نمونه رای تبدیل وضعیت استخدامی از قراردادی به رسمی

معمولا دعاوی تبدیل وضعیت استخدامی از شرکتی به قراردادی و از قراردادی به پیمانی و در نهایت از پیمانی به رسمی با اقبال بیشتری در موفقیت در اخذ رای ازشعب دیوان عدالت اداری به شرط حصول شرایط قانونی مواجه بوده و الزام به سازمان دولتی به تبدیل وضعیت ازقراردادی به رسمی بدون جری تشریفات قانونی آزمون و مسابقه و همینطور وجود پست بلاتصدی جز در موارد منصوص قانونی محکوم به رد می باشد.نمونه رایزیر در این مورد گواه این موضوع می باشد.

الزام به استخدام رسمی بدون اخذ مجوز قانونی و پست سازمانی مصوب از مراجع ذی‌صلاح قانونی نبوده و دیوان صلاحیت صدور مجوز استخدام خارج از ضوابط و مقررات قانونی را ندارد.
شماره دادنامه : ۹۷۰۹۰۳۳۰۱۸۸۷ مورخ :۱۳۹۱/۱۰/۱۸
رای دیوان
شاکی طی دادخواست تقدیمی تقاضای الزام به تبدیل وضعیت استخدامی از قراردادی به رسمی را نموده و در تبیین خواسته خود اعلام نموده از سال ۸۲ به صورت قرارداد معین در شهرداری اردبیل اشتغال دارد و در آزمون استخدامی که از ناحیه استانداری برگزار شده شرکت کرده و قبول شده است لیکن تاکنون از تبدیل وضع استخدامی از قراردادی به رسمی امتناع می نمایند با توجه به مراتب فوق الذکر و ملاحظه لوایح دفاعیه واصله از شهرداری اردبیل استانداری اردبیل و معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس‌جمهور و ملاحظه اوراق و مدارک پرونده اولا- آزمونی که شاکی مدعی قبولی در آن می‌باشد و پاسخ استانداری اردبیل به شکایت مطروحه نیز موید آن است که در راستای مجوز صادره از سازمان دهیاریها و شهرداریها برای استخدام پیمانی بوده و حسب اعلام استانداری اردبیل موضوع در حال پیگیری بوده و شاکی در حال تبدیل وضع پیمانی می‌باشد لذا مجوزی برای استخدام رسمی وجود نداشته است و اعزام به استخدام رسمی بدون اخذ مجوز قانونی لازم و پست سازمانی مصوب از مراجع ذیصلاح فاقد محمل قانونی می باشد ثانیاً-بر خلاف استنباط شهرداری اردبیل مذکور در لایحه دفاعیه واصله دیوان عدالت اداری مرجع رسیدگی به شکایت اشخاص علیه مراجع دولتی و شهرداری‌ها بوده و صلاحیت صدور مجوز استخدام خارج از ضوابط و مقررات قانونی را ندارند لذا شکایت مطروحه غیر موجه تشخیص و به استناد
مواد ۷ و ۱۳ قانون دیوان عدالت اداری حکم به رد شکایت صادر و اعلام می گردد در خصوص شکایت مطروحه علیه معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور نیز به لحاظ عدم توجه شکایت به استناد بند ب ماده ۲۰ قانون آئین دادرسی دیوان عدالت اداری قرار رد شکایت صادر و اعلام میگردد رای صادره قطعی است.

دادرس شعبه ۳۳ دیوان عدالت اداری مستشار شعبه- معروفی گودرزی

برای مطالعه نمونه آراء بیشتری در امور استخدامی اینجا را کلیک نمائید.

شکایت از شهرداری برای صدور پروانه ساختمانی در اراضی زراعی

شکایت از شهرداری برای صدور پروانه ساختمانی
اول اینکه  : برابر
تبصره ۱ ماده ۱ قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها مرجع موافقت با تغییر کاربری اراضی زراعی و باغها در خارج از محدوده قانونی شهر ها بر عهده وزارت جهاد کشاورزی است بنابراین در مورد اراضی زراعی و باغ های خارج از محدوده قانونی شهر  شهرداری صلاحیت ورود و صدور مجوز تغییر کاربری را ندارد .


دوم اینکه :  در فرضی که زمین زراعی و باغ ها در داخل محدوده قانونی شهر و حریم آن واقع شده باشد بی تردید
برابر بند 24 ماده 55 قانون شهرداری ،شهرداری‌ها موظف به صدور پروانه ساختمانی به مالکان اراضی می باشد اما از آنجایی که اراضی زراعی و باغها صرفاً جهت کاربری تعیین شده به عنوان زراعت و باغ قابل بهره برداری می باشند بنابراین بر اساس ماده ۵ قانون شورای عالی شهرسازی و معماری کمیسیونی موسوم به کمیسیون ماده ۵ شورای شهرسازی و معماری صلاحیت موافقت با احداث بنا با تغییر کاربری دور اراضی را دارد.
سو اینکه : تنها پس از موافقت این کمیسیون ،شهرداری مجوز برای تغییر کاربری و صدور پروانه ساختمانی برای این‌گونه اراضی و املاک را دارد.
چهارم اینکه : در فرضی که کمیسیون ماده ۵ شورای عالی شهرسازی و معماری بر خلاف قوانین و مقررات نسبت به مخالفت با تغییر کاربری این گونه اراضی اقدام نماید یا مصوباتی بر خلاف مقررات قانونی جهت تغییر کاربری اراضی صادر نمایند مرجع اعتراض به تصمیمات این کمیسیون دیوان عدالت اداری می باشد.
ششم اینکه : الزام به موافقت به صدور مجوز ساختمان برای این‌گونه املاک و اراضی شهرداری طرف شکایت محسوب نمی گردد و طرح دعوا علیه شهرداری در دیوان عدالت اداری مسموع نمی باشد
هفتم اینکه :  برابر ماده رای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عدالت اداری به شماره ۱۸۱ مورخ ۱۵ /۸۶/۹ امکان صدور پروانه ساختمانی بر روی اراضی زراعی با کاربری مزروعی وجود ندارد و تنها در صورت احراز ضرورت توسط کمیسیون تبصره یک ماده یک قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و همینطور تشخیص کمیسیون ماده ۵ قانون شورای عالی شهرسازی و معماری به تناسب در محدوده و یا خارج از محدوده شهری امکان این تغییر و صدور مجوز ساخت وجود دارد و البته احداث هرگونه بنا و ایجاد هرگونه عملیات ساختمانی و عمرانی مستلزم اخذ پروانه از شهرداری بوده و شهرداری به عنوان یک مجموعه که دارای ضوابطی جهت صدور پروانه می باشد مکلف به صدور مجوز رسمی برای صدور مجوز ساخت بوده و اقدام شهردار به تنهایی مبنی بر موافقت یا مخالفت با احداث بنا در این گونه اراضی فاقد محفل قانونی بوده و این پروانه قابل ابطال می باشد .
نهایتاً اینکه  شهرداری پس از موافقت با تغییر کاربری  اینگونه اراضی  تنها در حدود طرح تفصیلی مصوب  اختیار صدور مجوز  پروانه ساختمانی را دارد.

این نمونه رای دیوان عدالت اداری در این خصوص را از دست ندهید:  صدور پروانه ساختمانی در اراضی مزروعی

اعتراض به رای هسته گزینش تامین اجتماعی در دیوان عدالت اداری

اعتراض به رای هسته گزینش
تاربخ رسیدگی : ۹۱/۵/۲۱
کلاسه پرونده : ۹۰/تش/۹۰۰۴۱۸/۱
شماره دادنامه ۲۹۷
موضوع درخواست اعمال ماده ۱۸ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵
نسبت به دادنامه صادره از شعبه ۱۷ و ۲۱ دیوان عدالت اداری به شماره ۱۱۰۴_۸۷/۵/۱۵ و ۲۱۲۵_۸۷/۱۱/۲۷ مطروحه در کلاسه ۱۲۸۸/۱۷/۸۶ 
مرجع رسیدگی شعبه اول تشخیص دیوان عدالت اداری
شاکی در پرونده شعبه ۱۷ دیوان عدالت اداری الف
طرف شکایت سازمان تامین اجتماعی هیات مرکزی گزینش
موضوع شکایت و خواسته اعتراض به رای هسته گزینش
هیات شعبه آقایان رئیس مرتضی اشراقی
مستشاران محمد درزی رامندی حمیدرضا شریعت فر محمدرضا دلاوری حسینعلی یاورزاده


خلاصه جریان پرونده شاکی در دادخواست تقدیمی به دیوان اظهار می دارد و از مستخدمین رسمی بوده که به واسطه بروز برخی مشکلات از جمله فوت مادر و بروز بیماری افسردگی ناشی از فوت به دستور پزشک معالج از قرص آرامبخش استفاده که  همین امر موجب گردید با انجام تست اعتیاد و مثبت بودن نتیجه آزمایش توسط گزینش فاقد شرایط عمومی استخدام تشخیص و اخراج شود و خواستار ابطال رای گزینش و اعاده به خدمت می شود که موضوع جهت رسیدگی به شعبه ۱۷ دیوان ارجاع و شعبه مرجوع الیه نسخه ثانی دادخواست و ضمائم آن را به طرف شکایت ابلاغ و متعاقب آن مدیر کل دفتر امور حقوقی و دعاوی سازمان تامین اجتماعی با استناد به مواد ۲ و ۱۴ قانون گزینش خواسته شاکی را غیر موجه اعلام و خواستار رد شکایت می شود و به دنبال آن شعبه با اعلام ختم رسیدگی و پذیرش دفاعیات طرف شکایت حکم به رد شکایت صادر و در انتهای رای معترض عنه توصیه می نماید شاکی چنانچه به نظریه هیات مرکزی گزینش اعتراض دارد می تواند مجددا به طرفیت هیات مزبور در دیوان طرح دعوی نماید و بر اساس این رهنمون شاکی در دیوان اقامه دعوی و موضوع جهت رسیدگی به شعبه ۲۱ دیوان ارجاع و شعبه مرجوع الیه طی دادنامه شماره ۲۱۲۰ مورخد۸۷/۱۱/۲۷ با این استدلال که طرح اعتراض تابع مهلت قانونی مقرر در تبصره ماده ۱۴ قانون گزینش در دیوان مطرح شده قرار رد دعوی صادر و اعلام می نماید و به دنبال صدور این رأی شاکی به آراء صادره معترض و تقاضای اعمال ماده ۱۸ قانون دیوان عدالت اداری از ریاست محترم دیوان می نماید که این تقاضا مورد موافقت واقع و پرونده جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع می‌شود حیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید و پس از قرائت گزارش عضو ممیز جناب آقای دلاوری و انجام شور ختم رسیدگی را اعلام و به شرح آتی مبادرت به انشای رای می نماید.
رای شعبه اول تشخیص دیوان عدالت اداری
با توجه به اینکه یکی از مستخدمین رسمی آزمایشی بوده که به موجب ماده ۱۸ قانون استخدام کشوری مدت دوره آزمایشی وی در تاریخ ۸۵/۱/۰ مغزی شده است و از آنجا که گزینش قبل از انقضا مدت آزمایشی مبادرت به اظهارنظر در خصوص شاکی نموده مطابق رای وحدت رویه شماره ۹۲۸_۸۶/۹/۱۴ و ۲۲_۸۵/۴/۱۸ هیات عمومی دیوان عدالت اداری دادنامه شماره ۱۱۰۴ مورخ ۸۷/۵/۱۵ عاری از  خدشه و منقصت قانونی است و حکم به تایید و استواری آن و رد درخواست اعمال ماده ۱۸ قانون دیوان عدالت اداری صادر و اعلام می‌گردد و در خصوص دادنامه شماره ۲۱۲۵_ ۸۷/۱۱/۲۷ شعبه ۲۱ دیوان صرف نظر از اینکه این رای مخالف به این
بند ۱۰ ماده ۲۰ آیین دادرسی قانون دیوان عدالت اداری بوده و بر این اساس شعبه ۲۱ بدوی با وجود دادنامه شماره ۱۱۰۴_۱۷۸۷/۵/۱۵ بدوی و حصول شرایط اعتبار امر مختومه حق ورود در رسیدگی نداشته نظر به اینکه اعمال ماده ۱۸ از سوی شعبه تشخیص مشروط به درخواست ریاست محترم قوه قضاییه یا ریاست محترم دیوان بوده و از این حیث تقاضای از شعبه تشخیص نشده است بنابراین شعبه از این حیث مواجه با تکلیفی نبوده و ورود به رسیدگی راجع به این رای از سوی شعبه تشخیص فاقد وجاهت قانونی است رای صادره قطعی است.
مرتضی اشراقی رئیس شعبه اول تشخیص دیوان عدالت اداری
محمد درزی رامندی حمیدرضا شریعت فر محمدرضا دلاوری حسینعلی یاورزاده مستشاران شعبه اول تشخیص دیوان عدالت اداری.برگرفته از نحوه نظارت دیوان عدالت اداری نسبت به آرا و تصمیمات مراجع اختصاصی اداری ایران -محمدرضا دلاوری

این نمونه رای از دست ندهید : شرایط امکان شکایت مجدد از رای گزینش در دیوان عدالت اداری