شرط تحقق گرانفروشی و محکومیت به آن در تعزیرات حکومتی

وکیل اعتراض به رای تعزیرات _۰۹۱۹۴۵۰۴۰۷۹

شرط تحقق گرانفروشی و محکومیت به آن در تعزیرات حکومتی


گرانفروشی زمانی تحقق پیدا می کنند که کالا یا خدمات بیش از نرخ اعلامیه مراجع رسمی و نرخ متعارف کارشناس رسمی عرضه شده باشد.

در زیر یک نمونه از آرای شعب دیوان عدالت اداری در این خصوص تقدیم می گردد.

شماره دادنامه:۹۱۰۹۹۷۰۹۰۱۳۰۲۲۹۶ مورخ:۱۳۹۱/۱۱/۰۲

                                                رای دیوان

نظر به محتویات پرونده و توجها به اینکه سازمان مشتکی‌عنه (سازمان تعزیرات حکومتی)شاکی را تحت عنوان گرانفروشی از بابت عدم رعایت سقف ۹ درصد رشد هزینه مسکن در سال ۱۳۹۰ محکوم نموده است و این در حالیست که گران فروشی زمانی تحقق پیدا می کنند که کالا یا خدمات بیش از نرخ های تعیین شده توسط مراجع رسمی عرضه شده باشد بدین نحو که مال الاجاره عین مستأجره در سال ۱۳۸۹ یا می بایست توسط مراجع رسمی اعلام می‌گردی و یا اینکه ارزش متعارف آن توسط کارشناس رسمی دادگستری مشخص شود تا عدم رعایت سقف ۹ درصد رشد هزینه مسکن در سال ۱۳۹۰ توسط شاکی را از مصادیق گران‌فروشی بدانیم که درمانحن فیه بدین صورت نمی باشد بنابراین شکایت شاکی وارد تشخیص و دادنامه معترض عنه را نقض می نماید تا سازمان مشتکی عنه با رعایت مفاد دادنامه دیوان و پس از جلب نظر کارشناس رسمی در خصوص مال الاجاره متعارف عین مستأجره در سال ۱۳۸۹ نسبت به اتخاذ تصمیم شایسته اقدام نماید.رای صادره قطعی است.

رئیس شعبه ۱۳ دیوان عدالت اداری_ مستشار شعبه

سبزواری نژاد_رشیدی

کریمی وکیل دیوان عدالت اداری ،دعاوی شهرداری و ملکی_۰۹۱۹۴۵۰۴۰۷۹

رای هیات عمومی دیوان عدالت بابت عدم صدور مجوز کسب و کار به ادعای بهبود و تسهیل فضای کسب و کار

مجوز کسب و کار از وظائف سازمانهایی همچون ،سازمان صنعت،معدن و تجارت و شهرداری بوده و به استناد‌ صرف اشباع کسب و کار نمی تواند نافی حقوق مکتسبه ی گذشته و بعدی افراد در دریافت جواز کسب باشد.دیوان عدالت اداری به همین دلیل بخشنامه وزارت صنعت و معدن و تجارت را که به اعتقاد اشباع کسب و کار متقاضی در بازار و عدم صلاح و صرفه در صدور مجوز جدید کسب ،درخواستهای متقاضیان پروانه را به جهت دریافت مجوز کسب و کار را رد می نماید را ابطال نموده است.عینا متن رای وحدت رویه در ذیل آورده می شود...

تاریخ: 14 دی 1395

کلاسه پرونده: 94/1023

شماره دادنامه: 807

موضوع رأی: ابطال بخشنامه شماره 217130/60-20/10/1393 معاون توسعه بازرگانی داخلی وزارت صنعت، معدن و تجارت

شاکی: آقای محسن نظری پاک

بسم الله الرحمن الرحیم

شماره دادنامه: 807

تاريخ دادنامه: 14/10/1395

کلاسه پرونده: 94/1023

مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

شاكی: آقای محسن نظری پاک

موضوع شکایت و خواسته: ابطال بخشنامه شماره 217130/60-20/10/1393 معاون توسعه بازرگانی داخلی وزارت صنعت، معدن و تجارت

گردش کار: شاکی به موجب دادخواستی ابطال بخشنامه شماره 217130/60-20/10/1393 معاون توسعه بازرگانی داخلی وزارت صنعت، معدن و تجارت را خواستار شده و در جهت تبیین خواسته اعلام کرده است که:

" به استحضار می رسانم اینجانب شاکی در تاریخ 22/1/1394 برای دریافت مجوز نانوایی اقدام به ثبت الکترونیکی به کد پیگیری 482A16FB59 نموده ام پس از گذشت 7 ماه اتحادیه اعلام نموده بخشنامه ای داریم که به دستور وزیر به علت نبود سهمیه آراد یارانه ای از صدور مجوز جلوگیری شود در حالی که بنده درخواست مجوز آزادپزی که آرد آن را آزاد تهیه می نمایم را دارم لذا با این اقدام جلوی کسب و کار بنده را گرفته اند و مشکلات زیادی را برای بنده درست نموده اند پس از مراجعات مکرر اتحادیه نانوایان با توجه به بخشنامه شماره 21730/60 - 20/10/1393 معـاونت محتـرم تـوسعه بـازرگانی و دستوری که ضم شکایت است تصمیم به رد مجوز گرفته که تصمیم بر اساس بخشنامه وزارتی بوده و بعد هیچ گونه اقدام در مورد بنده انجام داده نشده با توجه به نامه نگاریهای بنده با شخص وزیر به هیچ نتیجه ای نرسیده ام و این باعث جلوگیری از کسب و کارم شده است. لذا با توجه به ماده 1 و 7 از قانون اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی که در آن تسهیل صدور مجوز کسب و کار در آن آمده و در تاریخ 1/4/1393 به تصویب مجلس محترم رسیده و این تصمیم خلاف قانون می باشد که لطمات زیادی را به بنده وارد نموده است بعلاوه اقدامهای بنده انجام شده و فعلاً هم با 15 نفر کارگر در حال انجام می باشم لذا از دادگاه محترم تقاضای ابطال این بخشنامه که خلاف قانون می باشد را دارم و سپس ابطال تصمیم اتحادیه که در اجرای این بخشنامه انجام شده را خواستارم بدواً تقاضای صدور دستور موقت بر عدم تعطیلی واحد مذکور را خواستارم. "

متن بخشنامه مورد اعتراض به قرار زیر است:

بخشنامه شماره 217130/60-20/10/1393 معاون توسعه بازرگانی داخلی وزارت صنعت، معدن و تجارت:

 " روسای محترم سازمانهای صنعت، معدن و تجارت سراسر کشور

 سلام علیکم:

احتراماً، به پیوست تصویر نامه شماره 166532 -8/9/1393 سازمان بازرسی کل کشور در خصوص پیشگیری از صدور مجوز نانوایی بدون ظرفیت سنجی و استعلام از شرکتهای غله و خدمات بازرگانی به همراه پی نوشت مقام عالی وزارت ارسال می گردد.

حسب نظر آقای وزیر از صدور مجوز برای نانوایی های جدید خودداری شود و موارد استثناء به شرح یادداشت ایشان خواهد بود. "

 در پاسخ به شکایت مذکور، رئیس مرکز و دبیر هیأت عالی نظارت به موجب لایحه شماره 25494/60- 21/1/1395 توضیح داده است که:

" ریاست محترم هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

 موضوع: پروانه کسب نانوایی

 سلام علیکم:

احتراماً، بازگشت به کلاسه پرونده 94/1023- 13/10/1394 پیرامون دادخواست آقای محسن نظری پاک متقاضی دریافت پروانه کسب نانوایی مبنی بر ابطال بخشنامه شماره 217713/60- 20/10/1393 در خصوص ممنوعیت صدور پروانه کسب نانوایی به استثنای شهرکهای مسکونی جدید و مناطق توسعه یافته شهری، مراتب ذیل را به استحضار می رساند:

 1- در راستای بهبود و تسهیل فضای کسب و کار و با هدف ایجاد بستر رقابت در بازار و به منظور ارتقاء کمیت و کیفیت تولید و عرضه کالا و خدمات بهینه، بند (الف) ماده (55) قانون نظام صنفی مصوب سال 1382 (موضوع دستورالعمل تشخیص ضرورت برقراری حدود صنفی و تعیین سقف تعدادی برای صنوف) در اصلاحیه قانون نظام صنفی مصوب مورخ 12/6/1392 حذف شده و بالتبع کلیه مقررات حدود صنفی جاری در کشور که به این اعتبار برقرار شده است فاقد اثر قانونی است. در نتیجه این وزارت در جهت تسهیل و بهبود فضای کسب و کار مبادرت به صدور و ابلاغ بخشنامه شماره 32032/60-31/1/1393 (لغو سقف و حدود صنفی) به سازمانهای صنعت، معدن و تجارت سراسر کشور نموده است.

2- نامه شماره 166532- 8/9/1393 معاون نظارت و بازرسی امور تولید و توسعه سازمان بازرسی کل کشور مبنی بر صدور مجوز نانوایی بدون ظرفیت سنجی و استعلام از شرکتهای غله و خدمات بازرگانی و ایجاد ضرر و زیانبه افراد متقاضی و یا تامین تقاضای برخی نانوایی ها به صورت غیر قانونی، منجر به صدور بخشنامه شماره 217130/60-20/10/1393 به روسای سازمانهای صنعت، معدن و تجارت سراسر کشور به منظور ساماندهی تعداد نانوایی ها به نسبت جمعیت هر منطقه گردیده است.

3- بنابراین محدودیت ایجاد شده در صدور پروانه کسب نانوایی بر اساس گزارش مرجع نظارتی با توجه به استفاده نانوایی ها از آرد سهمیه ای و آزاد که تامین آن برای نانوایان منوط به اعلام نظر شرکت بازرگانی دولتی و یا اداره غله و خدمات بازرگانی تحت پوشش وزارت جهاد کشاورزی می باشد و به این دلیل دولت بر کنترل قیمت نان برای حمایت از اقشار آسیب پذیر و محروم جامعه تاکید و حساسیت زیادی دارد و بر این اساس آزاد سازی قیمت نان در حیطه اختیارات هیأت محترم وزیران می باشد.حسب مراتب فوق ملاحظه می شود که از نظر این وزارت و همچنین اتحادیه و اتاقهای اصناف تحت پوشش منعی در صدور پروانه کسب برای متقاضیان وجود ندارد. بلکه صرفاً به جهت حساسیت صنف مذکور و مشکلات تامین و تهیه آرد، تعداد واحدهای صنفی در هر منطقه، صدور مجوز نانوایی محدود به شهرکهای مسکونی جدید و مناطق توسعه یافته شهری گردیده است. در حالی که در صورت عدم وجود مشکل در تامین آرد نانوایی ها از سوی شرکت بازرگانی دولتی ایران و ادارات غله مناطق مرتبط با وزارت جهاد کشاورزی و کنترل ایجاد واحد صنفی و کشش منطقه با توجه به نیازهای مردم قاعدتاً مانند بقیه صنوف محدودیتی در صدور مجوز کسب نانوایی برای متقاضیان وجود نداشت. در پایان با عنایت به مراتب صدرالذکر رد دادخواست خواهان مورد استدعاست."                    

 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ 14/10/1395 با حضور رئیس و معاونین دیوان عدالت اداری و رؤسا و مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد و پس از بحث و بررسی با اکثریت آراء به شرح زیر به

صدور رأی مبادرت کرده است.

رأی هيأت عمومي

مطابق تبصره 2 ماده 7 اصلاح قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی مصوب 1/4/1393 مقرر شده است که هر یک از مراجع صادر کننده مجوز کسب و کار موظفند درخواست متقاضیان مجوز کسب و کار را مطابق شرایط مصرح در پایگاه اطلاع رسانی مجوزهای کسب و کار دریافت و بررسی کنند و صادر کنندگان مجوز کسب و کار اجازه ندارند به دلیل «اشباع بودن بازار» از پذیرش تقاضا یا صدور مجوز کسب و کار امتناع کنند. نظر به اینکه در بخشنامه شماره 217130/60-20/10/1393 معاون توسعه بازرگانی داخلی وزارت صنعت، معدن و تجارت از صدور مجوز برای نانوایی های جدید خودداری شده است، این بخشنامه مغایر صریح حکم قانونی فوق الذکر است و مستند به بند 1 ماده 12 و ماده 88 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال 1392 ابطال می شود./

محمدکاظم بهرامی

رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

این مطلب کاربردی را هم بخوانید : شکایت علیه هیات مرکزی رسیدگی به تخلفات صنفی سازمان نظام روانشناسی

کریمی وکیل دعاوی دیوان عدالت اداری و شهرداری-09125253824

تقسیط مهریه همزمان با مطالبه در دادگاه

مهریه دینی است که زوج در سند رسمی عقدنامه و همزمان و یا بعد از عقد  به عهده میگیرد.وتنها در صورت پرداخت از طرف زوج و یا بخشش از طرف زوجه از عهده ی وی ساقط میگردد.اما با توجه به اینکه اخیرا دعوی مطالبه مهریه در محاکم از جمله دعاوی پرتعداد محسوب میگردد و ضمانت اجرای جلب را به همراه دارد لذا مطلب زیر را به جهت آگاهی تقدیم می نماید.وکیل ولیعصر تهران, وکیل ولی عصر, وکیل تهران, وکیل چهارراه ولیعصر, وکیل محدوده ولیعصر تهران

همانگونه که قبلا معروض گردید چنانچه زوج قادر به پرداخت یکجا و دفعتا واحده مهریه نباشد می تواند از دادگاه تقاضای تقسیط آنرا بنماید اما نکته اینجاست که براساس ماده ۲۰ قانون اعسار تا زمانی که حکم مهریه صادر نشده (یعنی پرونده در حال رسیدگی بوده)نمیتوان از دادگاه تقسیط آنرا مطالبه می نمود و این البته یک مشکل بوجود می آورد و آن مشکل این بود که پس از صدور حکم و قبل از قطعیت آن محاکم به این استناد که چون حکم مهریه هنوزقطعی نگردیده بنابراین امکان پذیرش دعوی اعسار آن وجود ندارد.و از طرفی پس از قطعیت حکم، زوجه اجرای حکم  مهریه را مطالبه می نمود و تا زوج تقاضای تقسیط مینمود و با توجه به تعیین اوقات طولانی برای دعوی اعسار،زوجه وی را جلب نموده و این زوج بود که می بایست پرونده اعسار خود را از زندان پی گیری می نمود .البته برخی از محاکم تقاضای اعسار زوج همزمان با تقاضای مهریه را میپذرفته و برخی دیگر بنابر استدلال فوق نمی پذیرفتند.به هر حال اختلاف در رویه محاکم موجب سردرگمی ارباب رجوع و ازدحام افراد زیادی در زندان میشد که به سبب تفسیر قانون پدید می آمد .دیوان عالی کشور به شرح زیر رائی را صادر نمود که بر اساس آن امکان طرح دعوی تقسیط و اعسار مهریه همزمان با رسیدگی مهریه و قبل از صدور حکم را به وجود می آورد. 

 

شماره ردیف: 85/52

رأی شماره: 722ـ 13/10/1390

 

رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور

 

 مستفاد از صدر ماده 24 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوّب سال 1379 و لحاظ مقررات قانون اعسار مصوّب سال 1313 این است که دعوی اعسار که مدیون در اثناء رسیدگی به دعوی داین اقامه کرده قابل استماع است و دادگاه به لحاظ ارتباط آنها باید به هر دو دعوی یکجا رسیدگی و پس از صدور حکم بر محکومیت مدیون در مورد دعوی اعسار او نیز رأی مقتضی صادر نماید؛ بنابراین رأی شعبه چهارم دادگاه تجـدیدنظر استان همـدان درحدی که با این نظـر انطباق دارد به اکثریت آراء صحیح و قانونی تشخیص می شود. این رأی طبق ماده 270 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور و کلیه دادگاه ها لازم الاتباع است.

هیأت عمومی دیوان عالی کشور

مهریه مطالبه شده از ثبت و تقسیط آن

وکیل با تجربه در مهرالمثل۰۹۱۹۴۵۰۴۰۷۹

 

مهریه مطالبه شده از ثبت و تقسیط آن

مهریه مطالبه شده از ثبت و تقسیط آن


 

شاید برای شما و یا اطرافیانتان پیش آمده باشد که زوجه به هردلیلی مهریه مندرج در سند نکاحیه خویش را (البته به هر میزان که باشد)را از طریق دوایر اجرای ثبت مستقر در هر شهری مورد مطالبه قرار دهد.

اینکه مهریه از چه طرقی قابل مطالبه بوده (ثبت و یا دادگاه)،مزایا و معایب هرکدام در مطالبه چیست؟ و چه مراحلی برای انجام هرکدام میبایست طی شود ،موضوع این مطلب نمیباشد.این مطلب در مورد  خانمهائی می باشد که درصدد مطالبه مهریه خویش از طریق اجرای ثبت می باشند.

به هر حال براساس آیین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی و قوانین مرتبط با آن زوجه میتواند تمام یا بخشی از مهریه خویش را از طریق اجرای ثبت و با مراجعه به دفتر ازدواج و طلاقی که مجری و ثبات خطبه ی عقد آنها بوده از زوج مطالبه نمایند،و اموالی را در راستای وصول طلب خویش از وی توقیف نماید.این در حالتیست که زوج (بدهکار)اموالی را جهت توقیف و یا معرفی داشته باشد.اما اگر وی اموالی نداشته و یا داشته و از دسترس خارج نموده باشد ،و زوجه نتواند اموال وی را پیدا و معرفی نماید در این صورت ،اصل بر اعسار زوج از پرداخت یکجا و نقدی مهریه بوده و وی می تواند تقاضای تقسیط آنرا بنماید.

اما سئوال اساسی اینجاست که در اینجا و با توجه به اینکه،مهریه از طریق دوایر اجرای ثبت مطالبه شده و نه دادگاه،کدام مرجع صالح به رسیدگی به ادعای زوج میباشد؟ثبت و یا دادگاه؟

 

مرجع رسیدگی به شکایت تصادف از مقصر فراری

شاید برای شما و یا دوستانتان پیش آمده که در حین رانندگی به دلایل گوناگون با خودرویی تصادف نموده و شما هم مقصر نبوده اید اما به دلایل متعدد از جمله فرار راننده ی مقصر و یا بیهوشی شما و...قادر به شناسائی وی نبوده و البته بالطبع شرکت بیمه هم بدلیل عدم شناسائی راننده مقصر حاضر به پرداخت خسارت به شما نیست.اینجاست که شما نمیدانید کجا و از چه طریق به حق خود دست یابید دیوان عالی کشور به شرح ذیل مرجع شکایت و نحوه رسیدگی و نهاد مسئول پرداخت خسارت را در اینگونه موارد مشخص نموده،که میتوان با توسل به آن خسارات وارده را جبران نمود.وکیل ولیعصر تهران, وکیل محدوده ولیعصر تهران, وکیل تهران, وکیل ولی عصر تهران

ذیلا عین متن رای وحدت رویه جهت اطلاع و مطالعه آورده میشود.

رأی وحدت رویه ۷۳۴ هیأت عمومی دیوان عالی کشور، موضوع پرداخت خسارت بدنی ناشی از تصادفات رانندگی از «صندوق تأمین خسارت های بدنی»

 

شماره۸۴۸۶/۱۵۲/۱۱۰ ۵/۹/۱۳۹۳

رأی وحدت رویه ۷۳۴ هیأت عمومی دیوان عالی کشور، موضوع پرداخت خسارت بدنی ناشی از تصادفات رانندگی از «صندوق تأمین خسارت های بدنی»

مدیرعامل محترم روزنامه رسمی کشور

گزارش پرونده وحدت رویه ردیف ۹۳/۳۱ هیأت عمومی دیوان عالی کشور با مقدمه مربوط و رأی آن به شرح ذیل تنظیم و جهت چاپ و نشر ایفاد می گردد.

 

معاون قضایی دیوان عالی کشورـ ابراهیم ابراهیمی

الف: مقدمه

جلسه هیأت عمومی دیوان عالی کشور در مورد پرونده وحدت رویه ردیف ۹۳/۳۱ رأس ساعت ۹ روز سه شنبه مورخ ۲۲/۷/۱۳۹۳ به ریاست حضرت حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای حسین کریمی رئیس دیوان عالی کشور و حضور حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای سیدابراهیم رئیسی دادستان کل کشور و شرکت جنابان آقایان رؤسا، مستشاران و اعضای معاون کلیه شعب دیوان عالی کشور، در سالن هیأت عمومی تشکیل و پس از تلاوت آیاتی از کلام الله مجید و قرائت گزارش پرونده و طرح و بررسی نظریات مختلف اعضای شرکت کننده در خصوص مورد و استماع نظریه دادستان کل کشور که به ترتیب ذیل منعکس می گردد، به صدور رأی وحدت رویه قضایی شماره ۷۳۴ ـ ۲۲/۷/۱۳۹۳ منتهی گردید.

 

ب: گزارش پرونده

با احترام، به عرض می رساند: براساس گزارش شماره ۹۲/۸۹۹ ـ ۲۵/۱۱/۱۳۹۲ آقای رئیس حوزه قضایی شهرستان دزفول از شعب هشتم و دوازدهم دادگاه های تجدیدنظر استان خوزستان در مورد پرداخت خسارت بدنی ناشی از تصادف رانندگی از صندوق خسارت بدنی موضوع مواد ۴ و ۱۰ قانون اصلاح قانون بیمه اجباری مسؤولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث مصوّب ۱۶/۴/۱۳۸۷ به شرح ذیل آرای مختلف صادر گردیده است:

الف ـ حسب محتویات پرونده کلاسه ۸۵۰۱۳۹۷ شعبه هشتم دادگاه تجدیدنظر استان خوزستان، آقای صادق تیرکان فرزند محمد، در تاریخ ۲۱/۹/۱۳۹۰ اعلام نموده همراه دوست خود امین دبیری با موتورسیکلت ۱۲۵ شخصی در محور دزفول ـ اندیمشک به سمت اندیمشک در حرکت بوده، روبروی تالار سیمرغ یک دستگاه خودرو سواری پژو ۲۰۶ سفید رنگ از سمت راننده ـ از پشت با موتورسیکلت وی برخورد کرده و موتورسیکلت آنان پس از برخورد به نرده فلزی وسط جاده (گاردریل) واژگون و راننده سواری از محل متواری شده است.

استوار دوم دهقانی مأمور حراست بیمارستان بزرگ دزفول طی صورتجلسه مورخ ۷/۸/۱۳۹۰ مصدوم شدن آقای صادق تیرکان و بستری شدن وی را در بیمارستان گزارش و پزشک قانونی نیز به موجب گواهی ۳۹۸۰/م/۹۰ ـ ۲۱/۹/۱۳۹۰ شکستگی استخوان ران راست همراه با در رفتگی را تأیید نموده است.

شخص مصدوم به خاطر رانندگی بدون پروانه منجر به سانحه موتورسیکلت در شعبه ۱۴۱ شورای حل اختلاف دزفول طی دادنامه ۹۰/۱۴۱/۱۲۲ ـ ۵/۱۰/۱۳۹۰ به پرداخت هفتصدهزار ریال جزای نقدی محکوم شده و کاردان فنی تصادفات به موجب نظریه ۲۴۹/۱/۱۳/۲۱۵۷ ـ ۲۸/۹/۱۳۹۰ علت تامه تصادف را بی احتیاطی از ناحیه راننده نامعلوم یک دستگاه سواری پژو ۲۰۶ مورد ادعا که شماره آن در دست نیست به دلیل تغییر مسیر ناگهانی به چپ و نقض ماده ۱۱۹ آیین نامه راهور، اعلام نموده و آقای دادیار شعبه پنجم تحقیق دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان دزفول در تاریخ ۲۳/۱۲/۱۳۹۰ به صدور قرار نهایی ذیل مبادرت ورزیده:

«در خصوص شکایت آقای صادق تیرکان فرزند محمد علیه ناشناس دایر بر بی احتیاطی در امر رانندگی منجر به ایراد صدمه بدنی غیرعمد و متواری شدن از صحنه تصادف با عنایات به تحقیقات به عمل آمده و محتویات پرونده با توجه به عدم شناسایی هویت راننده خودروی متواری، اتهام فوق قابل انتساب به شخص معین نمی باشد «علاوه بر آنکه راکب موتورسیکلت به جهت نداشتن گواهی نامه به شورای حل اختلاف معرفی و رسیدگی به این اتهام (به شرح منعکس در پرونده) در آن مرجع صورت پذیرفته است» علی ای حال از نظر جنبه عمومی بزه دلیل کافی بر توجه اتهام به متهم معین وجود ندارد؛ لهذا مستنداً به بند الف ماده ۱۷۷ قانون آیین دادرسی [دادگاه های عمومی و انقلاب در امور] کیفری و بند ک ماده ۳ قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب ۱۳۸۱ قرار منع تعقیب نامبرده صادر و اعلام می گردد؛ ضمناً مصدوم حادثه در راستای ماده ۱۰ قانون اصلاح قانون بیمه اجباری مسؤولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه زمینی در مقابل شخص ثالث به دادگاه عمومی ـ جزایی شهرستان دزفول معرفی می گردد.» که پس از موافقت نماینده دادستان، پرونده طی نامه ۵۱۲/۹۰ ـ ۱۴/۱/۱۳۹۱ به دفتر دادگاه های عمومی دزفول ارسال و پس از ثبت، جهت رسیدگی به شعبه ۱۰۴ دادگاه عمومی جزایی ارجاع شده و دادگاه مرقوم بدون عنایت کافی به مفاد لایحه ۱۶۱۴۵۴۰۰۰۹۱ ـ ۲۴/۱۲/۱۳۹۱ نماینده بیمه در مورد ایرادات موجود در نظریه کاردان فنی، به شرح دادنامه ۴۰۰۲۳۷ ـ ۱۳/۳/۱۳۹۱ چنین اتخاذ تصمیم کرده است:

در خصوص درخواست صادق تیرکان فرزند محمد مبنی بر پرداخت دیه از صندوق تأمین خسارت های بدنی با توجه به جمیع اوراق و محتویات پرونده از جمله شکایت شاکی، گواهی پزشک قانونی، نظریه کارشناس تصادفات، گزارش مرجع انتظامی و نیز اداره حوادث و فوریت های پزشکی دزفول و اینکه اقدامات و تحقیقات دادسرا جهت شناسایی راننده مقصر به نتیجه نرسیده است، دادگاه با پذیرش درخواست مصدوم به استناد ماده ۱۰ قانون بیمه اجباری مسؤولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه زمینی و مواد ۳۶۷، ۴۴۲ و ۴۹۵ قانون مجازات اسلامی، حکم به پرداخت چهار پنجم خمس نصف دیه کامل بابت شکستگی استخوان ران راست که بدون عیب جوش خورده و نیز ده درصد دیه کامل به عنوان ارش بابت دررفتگی خلفی مفصل رانی ـ لگنی راست همراه با آسیب دیدگی رباط و چهار درصد دیه کامل به عنوان ارش بابت آسیب دیدگی رباط صلیبی خلفی و زانوی راست توسط صندوق تأمین خسارت های بدنی به مصدوم صادق تیرکان در حدود و سقف تعهدات صندوق صادر می نماید. رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در دادگاه تجدیدنظر استان خوزستان می باشد که شعبه هشتم دادگاه تجدیدنظر به موجب دادنامه ۷۹۰۰۳۰۰ ـ ۱۱/۳/۱۳۹۲ که عیناً نقل می گردد آن را مورد تأیید قرار داده است:

در خصوص تجدیدنظرخواهی مدیریت صندوق تأمین خسارت های بدنی نسبت به دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۶۱۴۵۴۰۰۲۳۷ ـ ۱۳/۳/۱۳۹۱ شعبه یکصد و چهارم دادگاه عمومی جزایی شهرستان دزفول که مطابق آن در باب درخواست آقای صادق تیرکان فرزند محمد، مبنی بر پرداخت دیات صدمات وارده در اثر حادثه تصادف و متواری شدن راننده مقصر سانحه مورخ ۶/۸/۱۳۹۰ در محور دزفول ـ اندیمشک پس از رسیدگی دادگاه مربوطه و احراز شرایط امر مستنداً به ماده ۱۰ قانون بیمه اجباری مسؤولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه زمینی و مواد ۳۶۷، ۴۴۲ و ۴۹۵ قانون مجازات اسلامی حکم به محکومیت تجدیدنظرخواه به پرداخت هشت درصد دیه کامله بابت شکستگی استخوان ران راست که بدون عیب جوش خورده و ده درصد دیه کامله به عنوان ارش دررفتگی خلفی مفصل رانی ـ لگن راست همراه با آسیب دیدگی رباط و چهار درصد دیه کامله ارشاً برای آسیب دیدگی رباط صلیبی خلفی و زانوی راست مجموعاً در حق شاکی محکوم گردیده و پرونده جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع و به کلاسه فوق ثبت گردید. هیأت دادگاه با بررسی اوراق و محتویات پرونده ملاحظه می نمایند که ایراد و اعتراض مؤثر و مدللی که به اساس دادنامه خدشه ای وارد نماید یا موجب نقض آن گردد در این مرحله از رسیدگی از سوی تجدیدنظرخواه به عمل نیامده و دادنامه از حیث بررسی و احراز موضوع و تطبیق با مقررات حاکم صحیحاً صادر گردیده و اشکالی بر آن مترتب نمی باشد چرا که ماحصل تحقیقات مقدماتی و بررسی های دادگاه بدوی و این محکمه مؤید وقوع سانحه تصادف به شرح مزبور و ایراد صدمات نسبت به تجدیدنظرخوانده بوده مضافاً نظریه کارشناس تصادفات نیز گویای تقصیر راننده خودرو متواری (پژو ۲۰۶) می باشد. نتیجتاً به رأی صادره ایراد یا اعتراض موجهی به عمل نیامده و دادگاه با رد تقاضای تجدیدنظرخواهی واصله مستنداً به بند الف ماده ۲۵۷ از قانون آیین دادرسی [دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری] دادنامه تجدیدنظرخواسته را تأیید و استوار می نماید. رأی صادره قطعی است.

ب ـ به دلالت محتویات پرونده ۰۰۳۴۵ شعبه دوازدهم دادگاه تجدیدنظر استان خوزستان شخصی به نام یارمحمد مختاری فرزند کریم در تاریخ ۲۳/۲/۱۳۹۰ به واسطه تصادف با موتورسیکلت مصدوم و به بیمارستان نبوی دزفول انتقال یافته و در صفحات دوم و ششم پرونده عنوان شده که شماره انتظامی موتورسیکلتی که با وی تصادف کرده ۳۹۴۴ـ اهواز ۵ و شماره تلفن همراه صاحب آن نیز ۰۹۳۸۸۳۴۰۱۷۳ می باشد و راننده موتورسیکلت نیز در بیمارستان همراه مصدوم بوده ولی بعداً متواری شده است، رئیس کلانتری انتظامی شماره ۱۲ در ۹/۳/۱۳۹۰ گزارش کرده که از پلیس راهور، جوابی درباره هویت مالک موتورسیکلت واصل نشده ولی مصدوم حادثه، صمد سگوند فرزند مرادخان ساکن اندیمشک، کوی دور، بلوار شهید بهشتی، جنب بازار، خیابان انقلاب را راکب موتورسیکلت معرفی کرده و اضافه نموده او را توسط راننده تاکسی شماره ۸۰۴ که ناظر صحنه بوده شناسایی نموده که شخص معرفی شده نیز گفته که ترک نشین موتورسیکلت بوده و راکب آن را نمی شناسد و از محل سکونت او هم اطلاعی ندارد. کاردان فنی تصادفات در نظریه مورخ ۱۹/۱۲/۱۳۹۰ فقط با مطالعه پرونده، اظهارات صمد سگوند را که ترک نشین موتورسیکلت بوده کذب محض و علت تامه تصادف را، بی احتیاطی از ناحیه راکب موتورسیکلت هوندا ۱۲۵ به خاطر عدم توجه کافی به جلو اعلام نموده است.

آقای صمد سگوند در بازجویی مورخ ۱۶/۳/۱۳۹۰ گفته اند: «در دزفول بودم می خواستم به سمت بنی جعفر بروم. در مسیر، موتورسواری را دیدم که ساکن اندیمشک بود مرا سوار کرد که بعداً با شاکی تصادف کرد او را نمی شناسم.» که آقای دادیار شعبه چهارم تحقیق، بعد از انجام پاره ای اقدامات، طی قرار نهایی مورخ ۱/۹/۱۳۹۱ در مورد اتهام آقای صمد سگوند و یک نفر ناشناس به علت فقد دلیل کافی بر توجه اتهام قرار منع تعقیب کیفری صادر، پرونده را جهت جلوگیری از تضییع حقوق شاکی در اجرای ماده ۱۰ قانون بیمه اجباری اشخاص ثالث به دادگاه عمومی دزفول ارسال و در شعبه ۱۰۴ عمومی جزایی آن شهرستان ارجاع گردیده و این شعبه به موجب دادنامه ۱۲۲۷ ـ ۱۰/۱۲/۱۳۹۱ به شرح ذیل اتخاذ تصمیم نموده:

«در خصوص شکایت آقای یارمحمد مختاری فرزند کریم مبنی بر ایراد صدمه بدنی غیرعمدی ناشی از بی احتیاطی در امر رانندگی علیه راننده ناشناس و متواری با توجه به مجموع اوراق و محتویات پرونده و نظریه افسر کارشناس تصادفات که تا این مرحله مصون از اعتراض مانده است و علت تامه تصادف را بی احتیاطی از جانب راکب موتورسیکلت هوندا ۱۲۵ به علت عدم توجه به جلو و نقض ماده ۱۸۰ آیین نامه راهور تشخیص داده است و ملاحظه گواهی های پزشکی قانونی مندرج در پرونده و تقاضای شاکی مبنی بر دریافت دیه و لوایح تقدیمی نماینده حقوقی صندوق تأمین خسارت های بدنی و سایر قراین و امارات موجود در پرونده این دادگاه مستنداً به مواد ۲، ۴۸۰، ۴۸۴، ۳۶۷، ۴۹۵ و ۴۳۸ از قانون مجازات اسلامی و ماده ۱۰ از قانون بیمه اجباری (قانون اصلاحی) مسؤولیت بدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث حکم به پرداخت ۱۲ دینار بابت سیاه شدگی در بالای هر دو چشم، دو صدم دیه کامله بابت ساییدگی در بالای ابروی چپ و ناحیه بینی (دوحارصه) چهار و نیم صدم دیه کامله بابت ساییدگی در پشت هر دو دست و مچ دست چپ، هر دو زانو و ساق پای چپ هر دو آرنج و ساعد چپ (نه عدد)، یک درصد دیه کامله به عنوان ارش بابت ساییدگی در ناحیه هر دو پهلو، دوصدم دیه کامله بابت پارگی در سمت راست صورت (دامیه)، چهل دینار بابت شکستگی ترقوه طرف چپ که بدون عیب عملکردی جوش خورده است و چهار درصد دیه کامله به عنوان ارش بابت باقی مانده محدودیت حرکتی در ناحیه مفصل شانه راست از سوی صندوق تأمین خسارت های بدنی (شرکت سهامی بیمه ایران) در حق شاکی مصدوم محکوم می نماید. رأی صادره حضوری ظرف مهلت مقرر قانونی قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر مرکز استان خوزستان می باشد.» که با اعتراض تجدیدنظرخواه شعبه دوازدهم دادگاه تجدیدنظر به موجب دادنامه ۳۰۰۴۲۶ ـ ۲۵/۳/۱۳۹۲ که عیناً نقل می شود آن را نقض و شاکی را برای اقامه دعوی حقوقی به مرجع ذی ربط ارشاد نموده است:

به موجب دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۶۱۴۵۴۰۱۲۲۷ مورخ ۱۰/۱۲/۱۳۹۱ صادره از شعبه ۱۰۴ دادگاه جزایی شهرستان دزفول در پرونده کلاسه ۹۰۰۹۹۸۶۱۴۸۴۰۰۳۴۵ صندوق تأمین خسارت های بدنی (شرکت سهامی بیمه ایران) به پرداخت مقادیری دیه در حق آقای یارمحمد مختاری محکوم گردیده است. پس از ابلاغ رأی، محکوم علیه نسبت به آن اعتراض و تجدیدنظرخواهی نموده است. با عنایت به اوراق و محتویات پرونده ملاحظه می شود محکومیـت تجدیدنظرخواه به پرداخت دیه به تبع طرح دادخواست از سوی مدعی صورت نگرفته است و با توجه به شخصیت حقوقی تجدیدنظرخواه ارتکاب بزه از سوی ایشان متصور نبوده و کیفرخواستی نیز در پرونده منعکس نگردیده است؛ بنابراین با توجه به اینکه دادنامه تجدیدنظرخواسته بدون رعایت تشریفات رسیدگی منعکس در آیین دادرسی مدنی و کیفری صادر گردیده است، لذا به استناد بند ب ماده ۲۵۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری، دادنامه مذکور نقض و شاکی به طرح دعوی حقوقی ارشاد می گردد. رأی صادره قطعی است.

با عنایت به مراتب مذکور در فوق چون شعبه هشتم دادگاه تجدیدنظر استان خوزستان، صرفاً براساس تقاضای مصدوم سانحه رانندگی و بدون اینکه نیاز به تنظیم و تقدیم دادخواست باشد دادنامه ۴۰۰۲۳۷ ـ ۱۳/۳/۱۳۹۱ شعبه ۱۰۴ دادگاه عمومی جزایی دزفول، مبنی بر محکومیت صندوق خسارت های بدنی به پرداخت دیه را تأیید نموده ولی شعبه دوازدهم دادگاه تجدیدنظر استان، در نظیر مورد مطالبه دیه از صندوق مرقوم را به تقدیم دادخواست موکول و دادنامه تجدیدنظرخواسته را به علت عدم رعایت تشریفات دادرسی نقض نموده است، لذا به لحاظ صدور آرای متهافت در موارد مشابه با استنباط از مواد ۴ و ۱۰ قانون بیمه اجباری مسؤولیت مدنی مصوّب ۱۳۷۸ صدور رأی وحدت رویه قضایی موضوع ماده ۲۷۰ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری مورد تقاضا می باشد و چون در اغلب موارد با صدور حکم بر محکومیت صندوق بیمه اجباری پرونده ها مختومه و در نتیجه تعقیب راننده مقصر و متواری که به اشخاص حقیقی و حقوقی صدمه جانی و خسارت مالی وارد نموده است فراموش می شود و قانون گذار ماده ۱۰ قانون بیمه اجباری را صرفاً برای حمایت از زیان دیدگان حوادث رانندگی تصویب کرده است نه برای رهایی رانندگان مقصر و متواری، بنا به مراتب از ریاست محترم دیوان عالی کشور درخواست می شود در صورت تصویب مراتب را به قوه قضاییه اعلام تا با صدور بخشنامه، به مراجع قضایی کشور تکلیف نمایند با اتخاذ تدابیر قانونی لازم نسبت به شناسایی رانندگان مقصر متواری اقدام و از مختومه شدن سریع پرونده ها به بهانه پرداخت خسارت از صندوق بیمه خودداری فرمایند.

معاون قضایی دیوان عالی کشور ـ حسین مختاری

ج: نظریه دادستان کل کشور

در خصوص این موضوع چند سؤال مطرح است. سؤال اول اینکه محاکم کیفری حق دارند نسبت به این شـکواییه رسیدگی نمایند یا خیر؟ قانون به دادگاه کیفری در مواردی اجازه داده تا به موضوع خسارت بدنی ناشی از تصادفات رانندگی واردشده رسیدگی نموده و اتخاذ تصمیم نماید.

سؤال دوم اینکه دیه و ارش به عنوان خسارت مطرح است یا مجازات که قانون گذار تکلیف این موضوع را نیز در مواد ۱۴ و ۱۷ قانون مجازات اسلامی روشن نموده و از دیه به عنوان مجازات مالی نام برده است. تعیین دیه برای افرادی غیر از جانی در قانون پیش بینی شده، نظیر پرداخت دیه توسط عاقله یا پرداخت دیه از بیت المال و مواردی از این قبیل.

در مانحن فیه نیز در ماده ۱۴ قانون اصلاح قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث مصوب ۱۶/۴/۱۳۸۷ قانون گذار به اشخاص ثالث زیان دیده اجازه داده که به طور مستقیم جهت دریافت خسارت های خود با داشتن شرایط مذکور در قانون مستقیماً به صندوق خسارت بدنی مراجعه کنند به طریق اولی اذن برای محاکم نیز وجود دارد تا بدون نیاز به تقدیم دادخواست وارد رسیدگی شده و حکم لازم را انشا نمایند. ممکن است بیان شود آیا دیه ماهیت کیفری دارد یا مدنی؟ البته با یک نگاه می توان پذیرفت دیه می تواند هر دو ماهیت را داشته باشد ولیکن در جایی که قانون گذار اجازه داده، جای ابهامی در قضیه به وجود نمی آید مگر آنکه مطرح شود ماده ۲۲ از قانون مذکور لغو و این با حکمت قانون گذار در تضاد بوده و قابل پذیرش نمی باشد؛ علی هذا با توجه به مفاد مواد ۱۴ و ۲۲ و توضیحاتی که بیان شد و با عنایت به آنکه تردیدی وجود ندارد که این قانون در مقام دفاع از زیان و تسهیل در تحصیل زیان از سوی زیان دیده می باشد و سردرگمی و قرار گرفتن در پیچ و خم اداری و تحمیل هزینه، با فلسفه تدوین این قانون منافات دارد؛ فلذا به نظر اینجانب در موارد مذکور در این قانون هیچ نیازی به تقدیم دادخواست نبوده و محاکم بدون نیاز به تقدیم دادخواست مجازند وارد رسیدگی شده و انشای رأی نمایند، بنابراین رأی شعبه هشتم دادگاه تجدیدنظر استان خوزستان را که مطابق با مقررات صادر شده را تأیید می نمایم.

 

د: رأی وحدت رویه شماره ۷۳۴ ـ ۲۲/۷/۱۳۹۳ هیأت عمومی دیوان عالی کشور

نظر به اینکه برابر ماده ۱۰ قانون اصلاح قانون بیمه اجباری مسؤولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث مصوب ۱۶/۴/۱۳۸۷، فلسفه تشکیل «صندوق تأمین خسارت های بدنی» حمایت از زیان دیدگان حوادث رانندگی است که خسارت های وارد شده به آنها از سوی شرکت های بیمه قابل پرداخت نیست و با عنایت به اینکه از مقررات قانون و آیین نامه اجرایی آن در خصوص نحوه مراجعه زیان دیدگان به صندوق برای دریافت خسارت چنین مستفاد می شود که نظر قانون گذار تسریع و تسهیل در پرداخت خسارت به آنان بوده است؛ بنابراین در صورت امتناع صندوق از پرداخت خسارت بدنی زیان دیده، دادگاه عمومی جزایی صالح به رسیدگی و اظهارنظر در خصوص مورد خواهد بود و رعایت تشریفات مقرر برای دعاوی حقوقی در این موارد ضرورت ندارد. بدیهی است در صورت پرداخت خسارت نیز اقدامات قضایی برای تعقیب و شناسایی راننده مقصر باید ادامه یابد؛ بنا به مراتب رأی شعبه هشتم دادگاه تجدیدنظر استان خوزستان که با این نظر انطباق دارد به اکثریت آرای صحیح و قانونی تشخیص می شود. این رأی طبق ماده ۲۷۰ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاه ها لازم الاتباع است.

هیأت عمومی دیوان عالی کشور

تعرفه خدمات کنسولی

تاریخ تصویب : 1395/05/13 مرجع تصویب : مصوبات هیات وزیران
سال : 1395 شماره ابلاغیه : ۵۸۱۱۷/ت۵۲۴۲۲هـ تاریخ ابلاغیه : 139آیین نامه تعیین تعرفه خدمات کنسولیوکیل ولیعصر تهران, وکیل محدوده ولیعصر تهران, وکیل تهران, وکیل ولی عصر تهران

شماره۵۸۱۱۷/ت۵۲۴۲۲هـ ۱۳۹۵/۵/۱۷

وزارت امور خارجه ـ سازمان برنامه و بودجه کشور ـ بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران

هیأت وزیران در جلسه‌های ۱۳۹۵/۴/۲۰ و ۱۳۹۵/۵/۱۳ به پیشنهاد شماره ۱۲۳۶۳۸ مورخ ۱۳۹۴/۶/۱۸ سازمان مدیریت و برنامه­ریزی کشور (سابق) و به استناد اصل یکصد و سی و هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ماده (۶۸) قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت ـ مصوب ۱۳۸۰ ـ آیین­نامه تعیین تعرفه خدمات کنسولی را به شرح زیر تصویب کرد:

آیین‌نامه تعیین تعرفه خدمات کنسولی

ماده۱ـ وزارت امورخارجه و نمایندگی­های استانی آن در داخل کشور و نمایندگی­های سیاسی و کنسولی جمهوری اسلامی ایران و دفاتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور موظفند اسناد و مدارکی را که صدور و یا تسجیل آنها در حدود وظایف و صلاحیتشان تنظیم شده و در حوزه مأموریت آنها می­باشد، طبق این آیین­نامه و سایر مقررات مربوط صادر و یا تصدیق نمایند. مدارک صادره و یا اسناد تصدیق شده باید در دفاتر مخصوص و یا در نرم­افزار رایانه­ای مربوط ثبت گردد و دسترسی به سوابق با رعایت سایر قوانین و مقررات و موارد ایمنی و حفاظتی امکان­پذیر باشد.

ماده۲ـ نرخ تعرفه خدمات کنسولی بر اساس جداول شماره (۱) و (۲) و (۳) پیوست این آیین­نامه که تأیید شده به مهر دفتر هیئت دولت است، تعیین و به میزان وجه دریافتی بابت خدمات یادشده، روی اصل سند و یا مدرک، نقش تمبر می­شود. در مواردی که وزارت امور خارجه تشخیص دهد، می­توان از تأییدیه رایانه­ای استفاده نمود، اسناد و مدارک بدون نقش تمبر و یا بدون تأییدیه رایانه‏ای فاقد اعتبار خواهد بود.

تبصره ـ وزارت امورخارجه موظف است از اتباع خارجه که قصد سفر به جمهوری اسلامی ایران را دارند در قبال صدور انواع روادید، بهای آن را دریافت و به حساب درآمد عمومی کشور (نزد خزانه­داری کل کشور) واریز نماید. بهای انواع روادید و معافیت‏های آن بر اساس منافع ملی و با توجه به تعهدات و عرف بین‏المللی، روابط فی ما بین دو کشور، رعایت عمل متقابل و موقعیت افراد توسط وزارت امورخارجه تعیین می‏شود.

ماده۳ـ صدور مدارک و تصدیق اسناد و اوراق در خارج از کشور فقط در صلاحیت نمایندگی­های سیاسی و کنسولی و دفاتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران است که توسط کارمندان رسمی وزارت امور خارجه انجام خواهد شد. نام، نام خانوادگی، سمت، امضای کارمند رسمی و مهر معتبر نمایندگی باید در ذیل مدرک، سند یا ورقه درج شود.

ماده۴ـ مبلغ تعرفه تعیین شده به پول محل و سایر ارزهای بین‏‌المللی معتبر تسعیر، محاسبه و وصول می‌شود.

ماده۵ ـ تسعیر مبالغ مندرج در جداول پیوست این آیین­نامه به سایر ارزها، تابع شرایط محل و بر اساس دستورالعملی خواهد بود که از سوی وزارت امورخارجه به نمایندگی­های جمهوری اسلامی ایران ابلاغ می­شود.

ماده۶ ـ تصدیق اعتبار کلیه اسناد و مدارک تنظیم شده در خارج از کشور که طبق قوانین و مقررات منوط به تصدیق نمایندگی‏های سیاسی و کنسولی و دفاتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور می­باشد باید ظرف پنج روز انجام شود.

ماده۷ـ در مواردی که تعرفه باید به تناسب ماه یا سال دریافت شود کسر ماه یا سال، یک ماه یا یک سال تمام محسوب می‏شود.

ماده۸ ـ اگر در یک صفحه، اسناد مختلفی درج شده باشد، از هر سند تعرفه جداگانه اخذ خواهد شد.

ماده۹ـ اسناد، مدارک و اوراق زیر از پرداخت تعرفه خدمات کنسولی معاف می­باشند و حسب مورد تصدیق، تأیید یا صدور آنها به صورت رایگان انجام می­شود. این امر روی اسناد تصدیق شده و رونوشت­ها (یا تصاویری) که بایگانی خواهد شد و یا مدارک صادره با مرکب قرمز و با عبارت: «به استناد بند.... ماده (۹) آیین­نامه تعیین تعرفه خدمات کنسولی رایگان انجام شد» و همچنین درستون مبلغ در نرم­افزار مربوط عبارت (رایگان) درج می­گردد:

الف ـ تصدیق اسناد و صدور مدارک اتباع ایران که عدم استطاعت مالی آنان با ارایه مدارک لازم نزد رییس نمایندگی محرز شده باشد. مانند در راه ماندگان، بازداشت­شدگان، زندانیان، اخراج­شدگان و موارد مشابه.

تبصره ـ اصل یا رونوشت مصدق مدارک موید عدم استطاعت مالی که دستور کتبی رییس نمایندگی بر روی آن درج شده است باید به نسخه بایگانی سند تصدیق شده پیوست و در سوابق کنسولی نگهداری شود.

ب ـ تصدیق اسناد و مدارک مقاطع مختلف تحصیلی اتباع ایران در خارج از کشور.

پ ـ تصدیق اسناد و مدارک پزشکی بیماران ایرانی در خارج از کشور.

ت ـ تأیید ترجمه گواهی فوت اتباع ایرانی که توسط مقامات خارجی صادر شده باشد.

ث ـ تصدیق اسناد مراکز خیریه ایران در امور مربوط به خود آنها و هرگونه کالاهای اهدایی به این مراکز.

ج ـ تصدیق اسناد نمایندگان خارجی مقیم ایران که از معافیت سیاسی بهره­مند هستند. در صورتی که موضوع تصدیق یا اقدام مربوط به شخص یا خانواده بلافصل آنها باشد به شرط عمل متقابل.

چ ـ تصدیق اسناد مربوط به ماترک افراد نیروهای مسلح و کارمندان رسمی کشور که در راه انجام وظیفه به دلیل حادثه در خارج از کشور فوت نموده باشند.

ح ـ تصدیق اسنادی که به موجب پیمان­های بین­المللی از پرداخت وجه معاف شناخته شده باشند.

خ ـ تصدیق اسنادی که به تصدیق وزارت امور خارجه یا نمایندگی‏های سیاسی، کنسولی و دفاتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور رسیده و تعرفه آن دریافت شده است.

د ـ تصدیق امضا (ذیل وکالتنامه یا رضایت­نامه) مامورین رسمی ثابت دولت جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور و همسران آنها برای یک بار در هر سال شمسی و به تشخیص رییس نمایندگی.

ماده۱۰ـ هرگاه در اخذ تعرفه خدمات کنسولی و نقش تمبر خلافی ملاحظه شود یا چنانچه از طرف اشخاص یا مقامات ذی‌نفع شکایتی به عمل آید به ترتیب زیر اقدام خواهد شد:

الف ـ اگر متصدی کمتر از میزان تعرفه وجه دریافت کرده باشد، مراتب کتباً به وی اخطار و در صورت تعمد، با متخلف یا متخلفین مطابق قوانین و مقررات برخورد خواهد شد.

ب ـ اگر متصدی بیش از میزان تعرفه وجه دریافت و به حساب درآمد واریز کرده باشد، ضمن اخطار کتبی به متخلف، مابه‏التفاوت از حساب درآمد و یا با رعایت ماده (۴۹) قانون محاسبات عمومی کشور از محل درآمد عمومی به شخص و یا قائم مقام ذی‌نفع مسترد می­گردد و در صورت تکرار مطابق قوانین و مقررات با متخلف یا متخلفین برخورد خواهد شد.

پ ـ اگر متصدی بیش از میزان تعرفه وجه دریافت کند ولی کمتر از میزان دریافتی نقش تمبر و یا در تأییدیه رایانه­ای درج و یا به بخش ذی­ربط کمتر اعلام نماید مطابق قوانین و مقررات تحت تعقیب قرار خواهد گرفت.

ماده۱۱ـ در ترجمه مدارک، هر صفحه عبارت از بیست و پنج سطر و هر سطر به طور متوسط دارای پانزده کلمه است. برای کمتر از بیست و پنج سطر تعرفه کامل یک صفحه دریافت می­شود.

ماده۱۲ـ تعرفه تأیید کلیه نسخه‌های اصلی هر سند برابر نرخ تعیین شده در جداول و تعرفه رونوشت یا کپی اسناد و مدارک ده درصد (۱۰%) مبلغ تعرفه نسخه اصلی تأیید شده همان سند در خارج از کشور خواهد بود.

ماده۱۳ـ هرگاه کشور خارجی اضافه بر مبالغ مذکور در این تعرفه وجهی از اتباع ایران دریافت نماید، وزارت امورخارجه مجاز است با اتباع آن کشور عمل متقابل نماید.

ماده۱۴ـ دستورالعمل­های مورد نیاز درخصوص چگونگی اجرای این آیین­نامه در صورت لزوم توسط وزارت امور خارجه تهیه و ابلاغ خواهد شد.

ماده ۱۵ ـ تصویب­نامه شماره ۱۴۱۶۹۹/ت۳۴۴۰۵هـ مورخ ۱۳۸۶/۹/۴ با اصلاحات بعدی لغو می­شود.

معاون اول رئیس‎جمهور ـ اسحاق جهانگیری















 

 

  • برای مشاهده بهتر صفحه‌ها از  Firefox  استفاده کنید 

بهترین مهریه از جهت وصول و اجراء

قبل از ورود به موضوع ما در مورد مهریه ای حرف میزنیم که مالیت دارد.مالیت یعنی ارزش مالی بنابراین یک دست و یک پا ،عکس خانوادگی حتی امثالهم حرف نمیزنیم.اما چرا بهترین و بدترین!!!!؟.

بهترین برای زنی که مشخصات مهریه اش مطابق مندرجات این مطلب است و بهترین برای مردی که مهریه اش مطابق مشخصات این مطلب نیست!!!!.😅😅

و بدترین برای زن و شوهری که با هم دعوا دارند و هرکدام مهریه ای را پذیرفتند که به ضررشان است😭😭😭😭😭

سخت شد اما ارزش مطالعه را دارد.

اصولا نوع  مطالبه مهریه  به دو صورت است:

عندالمطالبه.

عندالاستطاعه

عندالمطالبه،مهریه ای است که به محض مطالبه بایستی پرداخت شود.

اما عندالاستطاعه تنها زمانی قابل دریافت است که زوجه ثابت کند شوهرش مال دار است و استطاعت پرداخت مهریه ی شما را دارد.پس عندالاستطاعه هم منظور من‌نیست چون برای مطالبه اش از زوج شرط وجود دارد.

پس مهریه ی خوب:

۱_عندالمطالبه است.

مهریه ای که نرخ ثابت و مشخص اقتصادی ندارد.مثل .گل رز .اصلا هزار شاخه گل رز در گل فروشی پنج میلیون می ارزد و ودر مرکز گل فروشی (شهید محلاتی تهران)  شاید حداکثر یک میلیون تومان.

پس مهریه ی خوب میبایست:

۲_در بازار قیمتش ثبات نسبی داشته باشد

اما مهریه ی مشروط هم به درد نمیخورد یعنی وصولش مشروط به انجام شرط فعل ،ترک فعل و یا تعهدی باشد .مثل اینکه اگر تا ده سال با من زندگی کنی میتوانی مهریه ات را مطالبه کنی!!!.

پس مهریه ی خوب میبایست:

۲_در بازار قیمتش ثبات نسبی داشته باشد

اما مهریه ی مشروط هم به درد نمیخورد یعنی وصولش مشروط به انجام شرط فعل ،ترک فعل و یا تعهدی باشد .مثل اینکه اگر تا ده سال با من زندگی کنی میتوانی مهریه ات را مطالبه کنی!!!.

پس مهریه ی خوب میبایست:

۳_وصول یا مطالبه اش بی قید و شرط و مطلق باشد.

از اموالی نباشد که قیمت گذاری آن نیاز به کارشناس داشته باشد و حتی در بازار نایاب و یا کم یاب باشد  چون شما میبایست عین مابی را که تعهد کرده اید پرداخت نمایید و نه چیز دیگری ،مثل صد طاقه پارچه حریر پاکستانی که شاید در بازار نباشد و در صورت وجود  و در اینصورت کارشناس باید تعیین شود و قیمت آنرا کارشناسی تعیین کند که نظرش همیشه از قیمت روز پایین تر است.

پس مهریه ی خوب میبایست:

۴_از اموال سهل الوصول و دست یافتنی باشد.

بهترین مهریه آنست که در زمان عقد وصول و پرداخت شود مثل سهمی از یک آپارتمان و یا یک قطعه زمین و امثالهم.و این میسر نمیشود مگر اینکه در عقد نامه مشخصات کامل ملک آورده شود ،بنابراین دو دانگ از آپارتمانی که قرار است بعدا خریداری شود نمیتواند مهریه ای خوب باشد.

پس مهریه ی خوب میبایست:

۵_در زمان عقد موجود باشد.

مهریه میبایست معقول و متناسب با شرایط زوج تعیین شود تا امکان وصول آن وجود داشته باشد تعیین هزار سکه برای شوهری که کارگر است و یا دانشجو و کارمند هیچگاه به طور کامل وصول نمیشود چون زوج ندارد که وصول شود!فقط دفتر خانه های ازدواج و طلاق و ما وکلاءاحتمالا حق الثبت  یا حق الوکاله بیشتری از شما برای ثبت و یا اجراء از شما مطالبه کنیم😂😂😂😂.

پس مهریه خوب میبایست:

۶_معقول ،متعارف و متناسب با توان زوج باشد نه بیشتر.

و دست آخر اینکه ممکن است همسر شما نتواند مهریه را پرداخت کند اما پدرش مالدار است امااین پدر ،مدیون و مجبور نیست تا با مطالبه شما و عدم تمکن همسرتان آنرا پرداخت نماید.

پس مهریه ی خوب میبایست:

۷_برای پرداختش ضامن داشته باشد و چه کسی بهتر از پدر مالدار همسرتان که در زمان عقد خوشحال و سرمست از ازدواج فرزندش پس تنها آنموقع تنورتان گرم است ونه زمان دیگری!!!!.

با احترام کریمی وکیل دادگستری۶۶۷۳۲۵۴۴